Recent Posts

جمعه، آذر ۰۸، ۱۳۸۷

محافل و عناصر وابسته گرا به رژیم ایران


دیشب داشتم یکی از مقالات آقای حسن داعی محقق و پژوهشگر متعهد ایرانی را می‌خواندم که در باره شبکه لابی رژیم ملایان نوشته بود و تله‌ویزیون روشن بود و میزگردی با شما از صدای امریکا پخش می‌شد و میهمان برنامه آقایی بود به نام احسان زاهدی که خود را نمایند و مسئول انجمن دانشجویی آینده سازان ایرانی معرفی می‌کرد و در مورد اهداف خیرخواهانه این انجمن سخن می‌گفت وتبلیغات می‌کرد و جواب تلفن هایی که از او تعریف و تمجید می‌کردند را می‌داد

پیش خودم گفتم لابد این هم یکی از انجمن‌های پوششی رژیم در امریکا است که ظاهراً کارش تحقیقات علمی وپژوهشی و برای جذب نیروی دانشجویی خارج از کشور است و در عمل چیزی جز خدمت به رژیم و بزک کردن چهره نامشروع آن نیست و عملاً برای خنثی کردن و لاپوشالی کردن فعالیت‌های دانشجویی است و جالب این که در دقیقه آخر بیننده ایی سئوال بسیار بجایی کرد و از این آقا پرسید آیا وقتی احمدی نژاد به امریکا آمده بود انجمن شما با ایشان ملاقات داشتند ؟ در این جا بود که طرف نتوانست کتمان کند و گفت بله ما هم با ایشان ملاقات داشتیم !! پیش خودم گفتم دیدی کلاغ‌های همه دنیا سیاهند !!

اگر مقالات آقای حسن داعی را بخوانید بوضوع متوجه می‌شوید که رژیم پس از شکست پروژه اصلاحات در ایران برای پیش‌بر اهداف آخوندی به روی شبکه لابی خود سرمایه گذاری کرده است و سال‌هاست رژیم به شکل وسیع در این زمینه فعالیت دارد و در این راستا تشکل‌ها و نهاد‌ها و انجمن‌های پوششی زیادی را سازماندهی کرده است .و از این لابی‌ها برای اعمال نفوذ بر سیاست‌مداران و نمایندگان مجلس و همچنین در جهت فعال کردن افکار عمومی علیه جنگ و دور کردن حمله نظامی به ایران و کاهش فشار برای پیشبر سیاست اتمی خود استفاده می‌کند

مدتی است که هر فعال و پژوشگر و محققی جدی که اهداف شوم آخوندها و بازار معرکه پردازان دغلکارش را برملا می‌کند، مورد خشم سایت‌های اینترنتی وابسته به حکومت قرار می‌گیرند. و سریعاً این محققین را وابسته به مجاهدین می‌کنند و با عربده‌ایشان ساز و دهل را علیه مجاهدین کوک می‌کنند. و حتی در مورد آقای حسن داعی پایشان را فراتر می‌گذارند و توسط لابی خود فروخته‌ای مثل تریتا پارسی برای او پرونده قضایی می‌سازند تا جلوی فعالیت‌هایش را بگیرند و بتوانند بی سر و صدا اهدافشان را پیش ببرند

و نمونه‌های دیگر و در زمینه‌های مختلف کم نیست و پژوهشگران دیگری هم مثل آقای ایرج مصداقی که در زمینه حقوق بشر بمثابه یک وظیفه فعالیت می‌کند و عوامل و دارو دسته‌های وابسته به رژیم را در داخل و خارج افشاء می‌کند و یا آقای بصیر نصیبی پژوشگر و صدای سینمای معترض که بشکل جدی هم پیاله‌های رژیم آخوندی را در انبوه برنامه‌های فرهنگی و هنری افشاء می‌کند، هیچ کدام در اینترنت از حملات عوامل رژیم در گزند نیستند البته به نظر نگارنده این پژوشگران یک وجه مشترکی با مجاهدین دارند و آن همانا پایداری و حفظ مرز سرخ با رژیم جرم و جنایت است . معلومه هر پژوهشگری و یا نویسنده و شاعر و هنرمندی با رژیم کنار نیاد و لاس نزند و آب را از سراب تشخیص بدهد مورد غضب آخوندها قرار می‌گیرد.

خب رژیم پول و منابع مردم ایران را در دست دارد واین چند ساله تجارب نشان داده که رژیم در تارج دادن آن هیچ ابایی ندارد و از این نظر دست لابی برای اعمال نفوذ باز است ضرب المثلی است که می‌گوید با پول و ثروت می‌توان بر شیاطین فرمانروایی کرد بدون ثروت حتی نمی‌توان بره ای را هم احضار کرد و تملق هم که سم شیرینی است که لابی‌های رژیم مادرزاد در آستین دارند. پس اگر افشاء نشوند می‌توانند نقش ضربه گیر آخوندها را بازی کنند

همین چند ماه پیش در ایتالیا سه برگ فکس برای اکثر فرش فروشان ِ شهر‌های مختلف ایتالیا با نام محفوظ ارسال می‌گردد که در آن از تجار فرش تقاضا می‌کنند تا به اتحادیه تجار فرش در ایتالیا بپیوندند و نویسنده نامه به بهانه اینکه نمی‌خواهد از مزایا و حق و حقوق ویژه بهرمند شود و می‌خواهد همانند یک عضو ساده با او برخورد شود اسم خود را نمی‌نویسد و حتی سایت اینترنتی و پالتاک راه می‌اندازد و در تماس‌های تلفنی به روشنی عنوان می‌کنند که اگر به اتحادیه بپیوندید از مزایای ویژه مثل خرید فرش از ایران با 20% تخفیف و تبلیغات ویژه برخوردار خواهید شد و خلاصه عده‌ایی را هم جمع کردند و محل اولین نشست خود را هم اعلام کردند که فهمیدیم همان سفارت جمهوری اسلامی در رم است ( نامه‌ها و عکس‌هایش موجود است) و نهایتاً بعد از برملا شدن نشست در سفارت بیشتر تجار فرش از رفتن به اتحادیه امتناع نمودند

این قبیل افراد و جریانات به ظاهر صنفی نقش مهمی برای آخوندها بازی می‌کنند . یکی شکنجه می‌کند و دار می‌زند و یکی هم در خارج تلاش می‌کند تا رژیم بیشتر دوام بیاورد و این رژیم پوسیده را از مهلکه خطرات کنونی نجات دهد . به چه طریق ؟؟ با سمینار و سخنرانی و انتشارات مقالات و تشکل انجمن‌های صنفی و غیر صنفی و راه اندازی شبکه لابی که در واقع تلاش می‌کنند تا دست خونین را در دستکش سفید پنهان ‌کنند.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سه‌شنبه، آبان ۲۸، ۱۳۸۷

دستگیری حسین درخشان

این روزها سورژه پست بیشتر وبلاگ‌نویسان دستگیری و بازداشت حسین درخشان است عده‌ای فارغ از اختلافات سیاسی، و به دفاع از آزادی بیان، خواهان حمایت از حسین درخشان شدند .
و عده‌ای دیگر او را از سینه‌چاکان و از عوامل رژیم جمهوری اسلامی می‌دانند و حمایت ازاو را نمی‌پذیرند .

یادآوری یک واقعیت را لازم می‌بینم و به تمام وبلاگ‌نویسان که هنوز دل در گرو رژیم جمهوری اسلامی دارند و فکر می‌کنند با مبارزه مسالمت آمیز می‌شود این رژیم را سر عقل آورد و یا تغییرش داد صراحتاً می‌گویم بابا این امامزاده شفا نمی‌دهد این رژیم قادر به تحمل هیچ نیرویی جز خودش نیست می‌بینید حتی شخص خودی، مثل حسین درخشان را هم دستگیر و بازداشت می‌کند تا از او مزدور تمام عیار بسازد.

درست است که در این محیط مجازی باید برای آزادی بیان حق تقدم قائل شویم ولی نباید با آشفته فکری خط و مرز با رژیم را مخدوش کنیم باید دستگیری و بازادشت حسین درخشان را مثل تمام بازداشت‌های خودسرانه محکوم کرد ولی حمایت از او را نادرست می‌دانم باید هوشیار بود این رژیم از تمام روشنفکران و نویسنده‌گانی که زیر چتر جمهوری اسلامی بیتوته کرده‌اند استفاده خواهد کرد و با فشار و ارعاب هر روزه همه را در ننگ و ذلت و لجنزار فرو خواهد برد.

باید از این رژیم قطع امید کرد اگر مصلحت اقتضا کند این رژیم قادر است تمام وبلاگ‌نویسان شناخته شده را در جنایاتش بصورت مستقیم یا غیر مستقیم شرکت دهد و شریک کند . برای دفاع از آزادی بیان نباید هیچ وبلاگ‌نویسی به این حکومت اعتماد کند. رژیم جمهوری اسلامی از قِیل تبلیغات امثال حسین درخشان دستش بازتر شده تا قلم ها را قلع و قمع کند و برای آزادی بیان زیب بدوزد . زندانی کردن او توسط رژیم محکوم است امٌا حمایت از او، تنه زدن به آزادی بیان است

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

جمعه، آبان ۲۴، ۱۳۸۷

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۷

سرمایه در خدمت سیاست

یکی از اصول اساسی برای سر در آوردن از ماهیت ِ برنامه‌ها و سیاست‌های یک نهاد و یا نیروی سیاسی در یک نظام سرمایه‌داری، توجه و بررسی منبع و منشاء در آمدهای مالی است، که اساساً نقش مهمی در سیاست گذاری و برنامه ریزی احزاب و سازمان‌ها و گروههای سیاسی دارد. و در واقع موتور محرکه فعالیت‌های انتخاباتی است

حالا این انتخابات ریاست جمهوری امریکا و پیروزی باراک اوباما را از این دید و زاویه برسی و ارزیابی کنیم می بینیم اوباما حدود 640 میلیون دلار برای احراز پست ریاست جمهوری جمع آوری کرد که مبلغ کثیر آن از حمایت‌های فردی و اهداء افراد عادی تشکیل می‌شد و همچنین می‌توان از کمک و پشتیبانی مالی فعالین و گروه‌ها و داوطلبانی که نقش تعیین کننده برای رساندن اوباما به کاخ سفید داشتند نام برد .

ولی از این 640 میلیون دلار، هنوز درصد حمایت‌های ویژه مالی که صنایع بزرگ سرمایه داری به صندوق انتخاباتی باراک اوبا واریز کرده‌اند به وضوع روشن نیست

امٌا با نگاهی به آمار و ارقام منتشر شده از طرف Federal Election Commission american می توان حضور عقاب‌های مالی وال استریت که از پشتیبانان و حامیان اصلی رئیس جمهور جوان بودند را مشاهده کنیم. یعنی همان‌هایی که با سیاست مالی جهان بازی کردند و شرایط سقوط ارزش سهام را تدارک دیدن و جهان را به بحران و رکود اقتصادی عمیق سمت و سوق دادند

اوباما 2.938.556دلار حمایت مالی از بانک های تجاری دریافت کرده است و در مقابل مقدار حمایت دریافتی مک کین برابر با 2.185.869 دلار بود است .
بی جهت نیست که با رای موافق خود در کنگره؛ و با حمایت آنها در مجلس سنا امریکا لایحه نجات موسسات مالی را به تصویب می‌رسانند .که نهایتاً این کمک‌های مالی چند هفته پیش از جیب مردم امریکا به جیب گشاد وال استریت واریز می‌شود. و تازه معلوم نیست تا چه حد بتواند برای بهبود بحران مالی موثر باشد !!

بین خطوط ارقام منتشر شده از حامیان مالی اوباما رقم 34.454 دلاری دریافتی از سرمایه داران صنعت دخانیات به چشم می‌خورد که در واقع این سرمایه داران با آسیب اجتمایی سود و بهره می‌برند

امٌا شاید بدترین حامیان اصلی اوباما در جریان انتخابات غول‌های صنعت دارو سازی است اوباما حدود 1.662.280دلار از سرمایه گذاران و سودجویان سلامت و درمان دریافت کرده و مک کین فقط توانست 579.013 دلار را به خود اختصاص دهد


واقعاً جای تاسف دارد چون در اصل این سرمایه گذاران دارو سازی نقش اساسی در تثبیت خصوصی سازی نظام بهداشتی و درمانی امریکا دارند که باعث تبعیض اجتمایی فاحش در سطح کشور می‌شود علاوه بر آن می‌دانیم انحصار دارو و افزايش قيمت آن يكي از ابزارهای شركت هاي چندمليتي است، و نگاه سود جویانه شرکت‌های چند ملٌیتی داروسازی و تغییر قیمت مواد دارویی در کشورهای فقیر مردم را برای دسترسی به داروهای حیاتی ناتوان می‌سازد این شرکت‌ها انحصارات بیشتر داروها را به عهده دارند و درآمدهای کلانی به جیب می‌زنند

در زمینه فن آوری اطلاعاتی، اوباما پنج برابر مک کین حمایت مالی داشت 21.600.186 دلار برای اوباما و 4.308.349 دلار حمایت مالی به صندوق انتخاباتی مک کین واریز شد این سرمایه گذاران اتباطات الکترونیکی دست اندر كاران وسايل فني پيشرفته براي جمع آوري اطلاعات از فواصل دور و تولید کنندگان ابزارهای اطلاعات فني شامل ماهواره هاي جاسوسي، هواپيماهاي جاسوسي با سر نشين و بي سرنشين و احداث ايستگاه های شنود از اهداف اصلی این صنعت پیشرفته است

شاید بخاطر همین اوباما در کنگره به قانون « FISA» رای مثبت داد و با تصویب آن جاسوسی مهاجرین و جاسوسی ناراضی‌یان سیاسی قانونمند می‌شود
و در زمینه صنایع تسلیحاتی هم اوباما از حمایت مالی سرمایه گذاران این صنعت با 870.165 دلار از رقیب خود مک کین با 647.313 دلار پیشی گرفت .


زمینه دیگری که باعث نگرانی است بیمه بهداشت و خدمات درمانی است و اصلاحات پیشنهادی باراک اوباما بشکل سطحی و بزک شده است و در حقیقت زیر بنای نظام بهداشتی و درمانی تغییر نمی‌یابد و به زبان دیگر کمپانی های بزرگ بیمه گر و نهادهای ارائه دهنده خدمات درمانی نقش اصلی در سلامت و درمان مردم امریکا دارند و 44 میلیون نفر که در مضیقه مالی هستند از داشتن پوشش بیمه درمانی همچنان محرم می‌مانند. و نظر سنجی‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از مردم امریکا خواستار بیمه همگانی و خدمات درمانی دولتی هستند بیمه‌ای که بتواند از مالیات مردم و درآمد دولت تامین شود ولی کمتر در رسانه‌ها و مطبوعات انعکاس می‌یابد
از شرکت‌های بیمه‌های بهداشت و درمان اوباما 49.408.792دلار کمک مالی برای انتخابات دریافت کرد و مک کین 33.286.626 دلار کمک مالی گرفت همان طور که مشاهده می‌کنید پول خرد کم ارزشی نیست و باید بدانیم و تاکید کنیم که این رقم پول اهدایی، بلاعوض نیست !! .

و در خاتمه تاثیر و تبلیغ لابی‌ها و کارشناسان که عامل و نقش بسزایی در سطح جامعه دارند اوباما سعی و تلاش کرد تا به امریکایی‌ها اطمینان خاطر دهد که کاندیداتوری او اساساً به نفع مردم امریکا و خانواده‌های طبقه متوسط و قشر محرم جامعه است لابی‌های امریکایی و دفاتر وکلا( که در امریکا بسیار گسترده است ) برای پیروزی کاندیدای جوان کاخ سفید سه برابررقم کمک شده به مک کین حمایت و پشتیابنی مالی کردند
37.122.161 دلار برای اوباما و فقط 10.765.423دلار به مک کین حمایت مالی کردند

سرمایه‌گذارانی که حمایت و پشتیبانی مالی خود را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان سیاست امریکا تدارک می‌بینند، آدمهای ایدالیست نیستند که به ابرها خیره شوند و خیال پردازی کنند این ها کارشناسان و سرمایه داران واقع بینی هستند که اتفاقاً خیلی هم خوب می‌بینند و می‌دانند و می‌فهمند چرا و به چه دلیل به اوباما پول می‌دهند زیرا امروز سرمایه را در خدمت سیاست قرار می‌دهند تا فردا سیاست در خدمت سرمایه قرار گیرد !!

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دوشنبه، آبان ۱۳، ۱۳۸۷

به یاد عبدالرضا رجبی



از اهالی ماهیدشت کرمانشاه بود در سال 80 توسط نیروهای امنیتی دستگیر می‌شود به هنگام دستگیری با نارنجکش مرگ را معشوقانه به آغوش می‌کشد تا اطلاعاتش لو نرود و زنده به دست مزدوران نیافتد ولی با وجود اینکه بشدت از ناحیه کمر مصدوم شده بود و مهرهای کمرش آسیب دیده بود زنده بدست دژخمیان می افتاد و او را برای کسب اطلاعات؛ اول به بیمارستان و سپس به زندان دیزل آباد کرمانشاه می‌برند و او را زیر شکنجه‌های وحشیانه قرار می‌دهند.

و هفت سال آزگار حتی ترکش‌های نارنجک را از بدن او خارج نساختند و مهره‌های از بین رفته کمرش را هم درمان نکردند و عاقبت در 7 آبان 86 در زندان گوهردشت کرج این مجاهد را زیر شکنجه کشتند. عبدالرضا رجبی مثل فعالین اتو کشیده حقوق بشر و یا جزء کمپین یک میلیون امضاء نبود تا رادیو زمانه و رادیو فردا و رسانه‌ها و خبرنگاران بدون مرز و محققین حقوق بشر از دانشگاه ها برای او بیانیه صادر کنند و از او بنویسند و خود نمایی کنند. حقوق بشر، همانگونه که در معاهده های بين المللی آمده، برای یک قشر و یک قوم، یک جنسيت و يا نژاد و یک تفکرخاص نيست. ولی هزار و یک دریغ !!

امٌا رگ منجمد و سرد اختناق سیاه تاریخ ما را خون عبدالرضا و زیباترین فرزندان آفتاب و باد رنگین می‌کند تا پرچم بلند مقاومت در این سرزمین خونین سرافراز بماند و تاریخ زخم این خاطره ها را از یاد نمی‌برد
آسوده بخواب و بدرود که زورق صبح بادبان می‌کشد و پشت این ابرها آفتاب پنهان نمی‌ماند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed