میگویند هر کس دوربینتر باشد، در تکاپوهایش، هدفهائی گستردهتر، و بلندتر را در نظر گیرد، در سلسلهی مراتب انسانی، ارجمندتر است، چنانکه :
-لاابالی، تنها در اندیشهی ساعتی دیگر است !
-کولی، به یک روز میاندیشد!
-فرد مجرد، تنها در اندیشهی زندگی خویشتن است!
رئیس خانواده، خود را مسئول زندگی تمام افراد خانواده میداند، و در تلاش فراهم ساختن خوشبختی آنهاست!
- یک رجل سیاسی، یک مدیر خوب، یک فرد میهن پرست، برای جامعهی خود، و برای بهبود
زندگی چند نسل از مردم خویش، میکوشد!
ولی ار آنجائیکه بشر فریبکار است و این فریبکاری میتواند یکی از خصائص ذاتی انسان باشد. در نتیجه یک شیاد هم میتواند در کسوت شریفترین، معصومترین، فداکارترین رجل سیاسی یا مدیر یا مسئول در آید.
انسان نه فقط موجودات دیگر حتی همنوع خود را میفریبد، بلکه به نحوی عجیب و جالب خود را هم گول میزند و این خودفریبی در نهاد هیچ موجود زنده دیگر نیست . هر حیوان درنده ای بشکلی حیوان دیگر را گول میزند و همینکه آنرا غافلگیر کرد شکار میکند . ولی چون به مرز همنوع خود رسید متوقف میشود و فریب نمیدهد و وقتی در صدد فریب همنوع برنیامد هر آینه خود را هم نخواهد فریفت
ولی انسان گذشته از همنوع و غیر همنوع به انحاء مختلف شخص خود را می فریبد . اینکه در افسانهها آوردهاند خری سطبر در پوست شیری رفت و شیر رنجوری را دنبال کرد و همینکه شیر پا به فرار گذاشت امر بر خر مشتبه شد و پنداشت که واقعاً خود شیر ژیان است و از شادی عرعر سر داد و شیر بمحض شنیدن صدای خر دانست که حضرت کیست و برگشت و در یک چشم بر هم زدن
شکمش را سفره کرد
حالا حکایت سایت بالاترین هم همینطور است مدیران و مسئولین سایت ، برای مقابله با سانسور حکومتی و صیانت از اصل آزادی بیان که از اصول مسلم دموکراسی است، این سامانه را به راه انداختند تا دیگر اندیشان آزادی بیان داشته باشند، بی صدایان در آن صدایی داشته باشند و
کاربران دیانت و سیاست آزادمنشی را تجربه کنند و در یک محیط دموکراتیک با رعایت اصول و قوانین تبادل نظر و گفتمان کنند
ولی در عرض چند روز بالاترین صدها کاربر دیگر اندیش را حذف و سانسور کرد و صدای آزادیخواهان
را در این سایت خفه کرد و به اصول و مبانی آزادی بیان بیاعتنایی کرد و تا جائیکه خود و قوانین نهادینه شده خود را هم گول زد، میگویند دیگر اندیشان مخصوصاً هوادارن مجاهدین از آزادی بیان در بالاترین سو استفاده میکنند ! خب اگر ایرادی هم است باید قوانین را عوض کرد نه حذف صدای مخالف! وقتی در یک سایت اجتمایی و حتی در یک جامعه عدالت اجرا نشود و تبعیض جای آن را بگیرد دیگر رعایت اصول و قوانین وسیله رسیدن به هدفها نخواهد بود و وسایل دیگری جایگزین آن خواهد شد
فی المثال وقتی پول بسهولت انسان را بهر هدفی رسانید و رعایت قوانین و اصول نه فقط انسان را از هدفها دور میکند بلکه به دردسر میاندازد طبیعتاً نظرها بسوی پول جلب میشود و قانون و اصول حکم دلقک سیرک را پیدا میکند که در حاشیه گاهگاهی ظاهر میشود، آنهم برای مسخرگی و خندادن …
چند سالی است که گردش آزاد اطلاعات در سایتهای اجتمایی بعنوان یک اصل اساسی پذیرفته شده است و تعدادی از این سایتها با پذیرش کاربران اینترنتی و با صرف هزینه، در این امر مهم مشارکت دارند و در واقع خود کاربران هستند که اخبار و وقایع و رویدادها را در شبکه انعکاس میدهند و بازتاب گردش آزاد اطلاعات بدون شک مشکل، معضل، بحران عمیق در هر حکومت توتالیتر بوجود میآورد
از اینروی حکومت های مستبد برای آسیبشناسی این بحران و چاره جوئی دست بکار میشوند ، اولین اقدام آنها سانسور و فیلترینگ و هک کردن این سایتها در شبکه است. این چاره کوتاه مدت و موقتی است و در دراز مدت و با در نظر گرفتن پیشرفت و تکنولوژی چاره واقعی نیست در نتیجه برای سمت و سو دادن اخبار و تحولات سیاسی از نیروهای گمنام و با هویت مجازی استفاده میکنند
و از سوی دیگر رژیم به مدیران و مسئولین این سایتها از کانالهای خود فشار میآورد با هر وسیله و با هر زبانی با تهدید با پول با زد و بند، با دام گستردن، این جاست که یک رجل سیاسی یا یک مدیر و مسئول خوب، یک فرد میهن پرست که برای جامعه و مردم میکوشد، او را از یک شیاد متمایز میکند
امٌا انگیزه من از نوشتن این سطور و کشیدن این کارتون احساس نوعی مسئولیت است چند سال پیش وقتی که رژیم سایت بالاترین را هک کرد به حمایت از آزادی بیان
مطلب نوشتم و حتی دست رژیم جلاد را در هک کردن بالاترین به تصویر کشیدم و همینطور وقتی این سامانه سال پیش طرح یک ماهه حذف لینکهای ضد دینی از صفحه اول بالاترین را به اجراء گذاشت باز
با کشیدن کاتون مخالفت خودم را ابراز کردم و گفتم این گام اولشان هست همه ما مخالف توهین و اهانت به ادیان هستیم ولی حذف کردن راه و روش درستی نیست خود کاربران با بیاعتنایی و یا حتی با رأی
منفی آزادانه میتوانند مخالف خودشان را با توهین و اهانت ابراز کنند
و الان هم این کاتون و این مطالب را مینویسم تا مسئولین بالاترین قلاده غلامی جمهوری اسلامی را به گردن نگیرند و قلم ها را نشکنند و با همه فشار که بر دوششان سنگینی میکند مسئولیت بزرگ خود را بمراتب از سایر عقب افتادگان بهتر احساس کنند . سوداگرانی را در این خارج از کشور شناختیم که برای بدست آوردن سود، وطن که سهل است حتی عیال و اولاد خود را هم اگر بقیمت خوب می خریدند بسهولت در یک طرقه العین می فروختند !