اولین بار که خبر آبگیری سد سیوند و تهدید و تخریب آثار باستانی در تنگه بلاغی را در وب لاگ مهرداد دیدم با کمی نا باوری به فکر فرو رفتم و پیش خودم گفتم آخه مگه امکان داره دست به این اقدامات ضد ملی و میهنی در برابر چشم جهانیان بزنند مگر ندیدن محکومیت رژیم منفور طالبان را وقتی که با تخریب آبدات تاریخی و تندیسهای بودا در بامیان چه واکنش بین المللی را برانگیخت . بعدخواندم روزنامه گاردین هم در مورد این تهدید مقاله نوشته است . با موتور جستجو رفتم رو سایتهای باستان شناسی ایتالیائی دیدم که خبر را درج کرده بودند . به خودم گفتم این نظام رحم به مردم نمی کند چه رسد به اصل و نصب و تاریخ مردم. احداث سد سیوند از سال ۷۱ روی رودخانه پلوار در منطقه بلاغی آغاز شد. تنگه ۱۸ کیلومتری بلاغی در فاصله ۴ کیلومتری از محوطه ثبت جهانی پاسارگاد قرار دارد این تنگه تا پایان دی ماه امسال آبگیری میشود و ۱۲۹ محوطه مهم باستانی و تاریخی را با خود به زیر آب میبرد. تنگه بلاغی با آثار باستانی متعلق به دوره های هخامنشی اشکانی ساسانی و مهم تر از آن غارهایی متعلق به دوران پیش از تاریخ در بین آثار های باستانی کم نظیر است . محوطه پاسارگاد در استان فارس پنجمین محوطه جهانی ایران است که طی آخرین جلسه یونسکو در تیرماه سال ۸۳ که در چین برگزار شد به علت دارا بودن شاخصهای فراوان در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.
البته این اولین بار نیست که نظام آخوندی دست به این اقدامات به قول خودشان عمرانی می زند مثلا رود کارون خود یک نماد ملی است. اما سد هایی که روی آن زده می شود بسیاری از آثار ملی در منطقه اطراف این رود را قربانی می کند.سال گذشته سد موسوم به «کارون 3» آب گیری شد و آثار تاریخی را در پشت سر خود به آب هدیه کرد آخوندها با ایران و ایرانی وهر آنچه نشان از تمدن ایران باشد ضدیت دارند چندی پیش مقاله ای خواندم که نوشته بود کارشناسان میراث فرهنگی در پی یافتن یک لوحه زرین گمشده (بخوانید دزدیده شده) بودند و هیچکس نمی داند واقعا چه بر سر لوح زرین آمده است. این لوح که از پایههای کاخ پاسارگاد کشف شده بود در زیر زمین موزه ملی نگهداری میشد که محل نگهداری لوحه های مکشوفه است تا بعد تر روی آنها مطالعات بیشتر انجام شود. الواح مذکور شامل دو لوح زرین و دولوح سیمین بود که یکی از الواح سیمین ویکی از الواح زرین ناپدید شدند. بعدتر لوح سیمین در شکافی در دیوار این زیرزمین جایی پشت قفسه ها به طور اتفاقی پیدا شد. اما هنوز از سرنوشت لوح زرین خبری نیست. دکتر کارشناسی که به این اتهام هنوز در زندان به سرمی برد اعتراف کرده که آنرا ذوب کرده تا از طلای آن استفاده کند. ادعایی که هیچکس از او نپذیرفت. به ویژه که او یکی از معدود کارشناسان خواندن خطوط باستانی در دنیا است و از ارزش این اثرمطلع بوده وبخوبی میدانسته ارزشی بیشتراز طلای موجود در آن را دارد . هیچ یک از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی نیز که به نظر میرسد دراین باره اطلاعاتی دارند ،حاضرنشدهاند دراین مورد چیزی بگویند.یقیناً بعد از مدتی چشم مان با حسرت با این آثار فرهنگی در موزه های اروپائی آشنا می شود .شعبه دادگاهی چندی پیش در کرمان برای کسی که در حال قاچاق محموله ای شامل چندین قطعه ارزشمند دستگیر شده بود تنها 500 هزار تومان جریمه نقدی در نظر گرفت . حال آنکه ارزش مادی این آثار از میلیون ها دلار هم بالاتر میرفت.کلاً پشتوانه هر ملتی تاریخ آن است و بخاطر همین بیشتر کشورهای دنیا از آثار تاریخی خود با دقت حفاظت و نگهداری میکنند و گذشته را در حال احیاء میکنند و به حال در می آورند .و این بازگشت به گذشته نیست بلکه شناخت تاریخ و تمدن است و درک بسیاری از ابهامات و مجهولات گذشته و اماکن و آثار نمایانگر و معرف قسمتی از فرهنگ و آداب و روسوم گذشتگان است و با مطالعه تک تک این آثار باقی مانده میتوانیم تاریخ را تجسم کنیم ودرک عمیقتر از خود داشته باشییم امیدوارم که عاشقان این میهن درد کشیده به فکر چاره ای اساسی باشند و رژیم آخوندی راهرچه زودتر جارو کنند تا ایران ویران نشود .
0 نظرات:
ارسال یک نظر