سوخت اصلی جنگهای معاصرجهان نفت نامیده میشود . 50 در صد سوخت فسیلی جهان مورد استفاده قرار گرفته و استخراج 50 در صد باقی مانده هم هزینه در بر دارد . وقتی تقاضا زیاد میشود ( چین . هند ) و بازار عرضه تولید نسبت به تقاضا پائین باشد در نتیجه قیمت بالا میرود . و وقتی نفت کافی برای همه جهانیان نباشد ، زورمندان و انحصارگران و آنهایی که از تسلیجات برتری برخوردارند با زور تصرف میکنند .و به این شکل جنگ جهانی نفت تا خاتمه آخرین ذخایر چاههای نفتی ادامه خواهد داشت و معلوم نیست چقدر طول بکشد 40 یا 50 سال و یا بیشتر ؟
جهان امروزی هرچقدر در مسیر زمان پیش میرود شاهد کاهش نفت و افزایش تنش بینالمللی است . اقتصاد کشورهای صنعتی وابسته به نفت است و ستون اساسی آن را تشکیل میدهد دولتمردانی که کشورهای صادر کننده نفت را کنترل میکنند شکوفایی اقتصادی کشور خود را تضمین میکنند و دولتمردانی که عقب رانده میشوند کشورشان را در بحران اقتصادی مییابند . جامعه جهانی در تلاش بکار گیری انرژی تجدیدپزیر و غیر هستهای است که حیات انسان را در معرض خطر قرار ندهد و محیط زیست را آلوده نسازد و این در حالی است که حکومت آخوندی در راستای تضمین حیات و ثبات سلطه سیاسی خود در تلاش دستیابی به انرژی هستهای در جهت به اصطلاح مصارف صلح آمیز است ، ولی از آن بعنوان پوششی برای پیشبرد مقاصد خود و نه منافع مردم ایران استفاده خواهد کرد و به زبان ساده در پی تسلیحات هستهای است .ایران دومین ذخائر گاز جهان و چهارمین ذخائر نفت جهان را دارا است و تنها کشوری است در بین کشورهای موسوم به جهان سوم ، که با دارا بودن ازمنابع نفت و گاز ، در پی برق هستهای میباشد
حالا اگر ازتسلیحات هستهای بگذریم و حوصله شنیدن دلیل و منطق مدافعان انرژی هستهای بنشینیم میبینیم که آنها این انرژی را مطمئن و تمیز و مقرون به صرفه میدانند ولی واقعیت چیز دیگری است
شواهد امر نشان میدهد که در اثرسانحه و اختلال در مراکز هستهایی کشورهای مختلف جهان از جمله در جزیره تری مایل پنسیلوانیای آمریکا ، چرنوبیل اکراین ، سوپر فنیکس در فرانسه ، این مراکزعلاوه بر خسارات مالی و صدمات جانی ، مصبب آلودگی وتخریب محیط زیست در گذشته نه چندان دور بودهاند و صد ها انسان را تحت تشعشات رادیو اکتیو قرار دادهاند و آنان را به ضایعات ژنتیکی غیر قابل ترمیم دچار کردهاند . و عامل و محرک اصلی تولد نوزادان ناقض الخلقه درآن محیط آلوده شده بودهاند . اگر مراکز هستهای اینقدربه لحاظ ایمنی ، قابل اطمینان هستند پس جه دلیلی دارد که هیچ کمپانی و شرکت بیمه مایل نیست این مراکز را بیمه کند این شرکتها به ضریب ریسک بالای این مراکز واقف هستند . اصلاً فرض را بر این قرار میدهیم که تاسیسات هستهای به تکنولوزی و اصول علمی پیشرفته مجهز است و خطا ناپذیر میباشد ولی آیا اشتباه احتمالی انسان که این تاسیسات را کنترل و هدایت میکند را هم باید نادیده بگیریم ؟ حادثه چرنوبیل نمونهای از خطای انسان درهدایت یک مرکز هستهای است و به همین جهت احزاب سبز و نهادهای حامی محیط زیست در تمام جهان از مخالفان سرسخت پروژههای هستهای هستند
مدافعین انرژی هستهای میگویند مراکزهستهای محیط زیست را آلوده نمیسازند زیرا انیدرید کربنیک تولید نمیکند و اتمسفر آلوده نمیشود وصدمه به لایه اذن نمیرساند . البته کاملاً درست میگویند ولی در اصل پنهان شدن آدم پشت انگشت دست است زیرا کلیه راکتورهای اتمی ایزوتوپهای رادیو اکتیو تولید میکنند که برای سلامت و حیات جانداران بسیار خطرناک است و زمان فعال زبالههای رادیو اکتیو به هزاران سال میرسد واپاشی رادیو اکتیو باید جریان خودر را طی کند و به خاطر همین در محفظههای خاصی که در مقابل ضربه خوردگی مقاوم باشد جا سازی میشود و این محفظهها باید ضد رادیو اکتیو باشند و دوام هزاران ساله داشته باشند .مراقبت و جداسازی و انبار کردن و مدفون زبالههای رادیو اکتیوعلاوه بر تهدید نسلهای آینده ، تهدید جدی برای محیط زیست است و زندگی روی زمین را در معرض خطر قرار میدهد
مدافعین انرژی هستهای میگویند انرژی هستهای مقرون به صرفه است ولی بها و قیمت نیروی الکتریسیته تولید شده از مراکز هستهای کمتر از نرخ الکتریسیته تولید شده از منابع دیگر نیست چون در واقع باید در محاسبات بها و خرج از بین بردن مراکز هستهای در خاتمه حیات مفید آنان و همینطورخرج ترمیم ومرمٌت آن در دوره سوخت هستهای و خرج از بین بردن زبالههای هستهای را هم باید در نظر گرفت. فراموش نکنیم که روزنامههای حکومتی ایران از سرمایه گذاری یک میلیارد دلار بروی چرخه سوخت هستهای در ایران نوشتهاند
بسیاری ازمدافعین انرژی هستهای ایران برای مصارف تسلیحاتی آخوندها از استفاده انرژی در صنعت کشاورزی و پزشکی صحبت میکنند و حق مسلم مردم ایران میدانند ولی بخوبی میدانیم ایران از زمان شاه راکتو تحقیقاتی 10 مگاواتی در اختیار دارد و هیچ نهاد بینالمللی مخالف استفاده آن در زمینه پزشکی و کشاورزی نیست وهمچنین آخوندها دستیابی به انرژی هستهای را نشانه دستیابی به تحول و رشد اقتصادی میدانند اگر این چنین باشد باید این تغییر و تحول و رشد اقتصادی را در پاکستان و کره جنوبی هم مشاهده میکردیم !!
اصولا درهر کشور متمدن جهان میباید دولت بعنوان وظیفه از مردم و شهروندان خود از طریق رفراندوم بپرسد آیا موافق با تولید انرژی هستهای هستید یا نه ؟ برای مثال 15 سال پیش ما در ایتالیا شاهد بسته شدن جهار نیروگاه هستهای بودیم و دولت با شفافیت اهداف و هزینه و تهدیدات مراکز هستهای را با مردم در میان گذاشت و مردم با انژی هستهای موافقت نکردند و این مراکز بسته شدند . البته پژوهش و توسعه علمی و دستیابی به منابع نوین برای هر کشوری لازم و ضروری است ولی تولیدی که احتیاج واقعی انسان را بر طرف سازد و امنیت و حقوق انسانی را در اولویت قرار دهد .و نه بدون اینکه ذکر شود چه چیزی تولید میکنند و چه چیزی خریداری میکنند و در داخل مراکز و سایتها چه میگذرد و چه استفادهای از تولیدات هستهای میکنند در یک حاکمیت مردمی کنترل اعمال دولتمردان باید از طریق اصول قانون صورت بگیرد و دولت باید پاسخگو باشد و به این صورت مرگ و میر و صدمه و زیان بر انسان را کاهش میدهد
روند جامعه جهانی هم بسمت کاهش فعالیتهای هستهای پیش میرود کافی است نگاهی به آمار و ارقام نوزدهمین کنگره آژانس بینالمللی انرژی بیاندازیم . اگراین ارقام را در جدولی تنظیم کنیم چشم اندازه انرژی جهان تا سال 2030 نمایانگر افزایش منابع انرژی جایگزین است . ایران زمینه و پتانسیل استفاده از انرژیهای جایگزین را دارد و به لحاظ پهناور بودن سرزمین و شرایط اقلیمی مناسب ، یکی از بهترین نقاط جهان برای انرژی تجدیدپذیر تلقی میشود
در دهه 90 فرانسه 33 در صد انرژی برق خود را توسط راکتورهای هستهای تولید میکرد ولی اکنون در صدد تبدل کردن اغلب نیروگاههای قدیمی خود به نیروگاههای غیر هستهای است
در سال 96 امریکا 22 در صد انرژی برق خود را از نیروگاههای هستهای تولید میکرد و حالا به زیر 18 در صد کاهش داده است
سوئد تا سال 2010 تمام فعالیتهای هستهای را خاتمه میدهد . آلمان و کانادا تا سال 2020 تمام نیروگاههای هستهای را تعطیل میکنند
و اروپای شرقی و ژاپن هم در پی گسترش فعالیتهای هستهای نیستند . ولی چین و تایوان و هند که در دهه 90 به توان هستهای دست یافتهاند تصمیم به افزایش آن هستند . اما در یک جمعبندی کلی طبق آمار گزارش شده کنگره بینالمللی انرژی ، تولید انرژی هستهایی در جهان از 16% به 8.5 % تنزل خواهد کرد و سرمایهگذاری بروی انرژی هستهای چشم انداز مطلوبی ندارد و انرژی حاصل از گاز و سایر منابع انرژی تجدیدپز رو به افزایش خواهد بود در حالی که انرژی حاصل از زغال سنگ و نفت و انرژی آبی کاهش خواهد یافت . انرژی آینده انرژی تجدید پذیریعنی نیروی باد و خورشید و حرارت زمین خواهد بود انرژی ارزان و پایان ناپذیر تمیز و سازگار با مجیط زیست ، و تکنولوژی انرژی جایگزین گام های اساسی درتوسعه و گسترش و بهره برداری در این مسیر برداشته است .
ح مقدم