نقاب از چهرۀ براندازدر تنگنای وصل بطالت
در جلوۀ دیدار شمایل شوم
تو دلال یغماگر
نام بشر را ز یاد بردهای
و طنین زهر خنده ِ لعنت شدهات
در گوشهای ِ جان به لب رسیده
میپیچد
حال که از این کشتارگاه
گذر کردی
نقاب از چهرۀ برانداز
هراس تو از این است
که مبادا ،
این دین فروشان مکاٌر
بجنبند از جا
که مبادا ،
تاجران نفت و گاز
در بزم سفرههایتان
تار ِ تاراج نزنند
ح مقدم
سرگرمی
کلمهایی ویا کلماتی کلیدی چه به فارسی و یا به لاتین در قسمت پنجره جستجوی
این سایت قرار دهید این کلمات باید نشاندهنده آرزوی شما باشد وبعد از هنر نقاشی تجسمی لذت ببرید
0 نظرات:
ارسال یک نظر