در طول تاریخ بشر جنگ بین فیزیک و متافیزیک مسیر حرکت رهروان علم و دانش و متوالیان مذهب را تا حدودی از هم جدا ساخته حالا منظور من درست و یا نادرست بودن هیچ نظریهای نیست بلکه میخواهم عنوان کنم که هیچ وقت یک دانشمند نظریه خودش را به یک رهبر دینی چه مسلمان باشد چه کاتولیک و یا هر دین دیگری تحمیل نمیکند ولی متوالیان مذهب همیشه احکامشان را به نوعی به دانشمندان تحمیل کردهاند نمونه زیاد است از گالیله و فروید جردانو برونو و... و امروزه دامنه این جدال به دانشگاه رم کشیده شده .
جریان از این قراره که پاپ بندیک 16 تصمیم داشت برای مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاهها به دانشگاه ساپینزا رم برود و ایراد سخنرانی کند در آستانه بازدید پاپ ؛ 67 تن از اساتید دانشگاه رم و تعداد زیادی از دانشجویان در نامهایی اعتراض آمیز حضور وی را در این دانشگاه ، برای مراسم آغاز سال تحصیلی بی مورد و نامناسب خوانده بودند و با توجه به اظهارات پاپ در سال 1990 میلادی ، که گویا پاپ بندیک ، به دادگاه کشیدن ِ گالیله ، در سال 1633به اتهام ارتداد را عادلانه و به جا خوانده بود ، دانشجویان و اساتید میخواستند تلافی حرفهای او را در لغو بازدید او از دانشگاه و با برپایی یک اعتراض رسمی به جا بیاورند و حتی تهدید کرده بودند اگر پاپ در این مراسم شرکت کند جلوی در ورودی و در سالن اصلی دانشگاه کنسرت راک بر پا خواهند کرد.
و پاپ هم وقتی اوضاع را آشفته دید دیدارش را لغو کرد و عاقبت مسئله خاتمه یافت ولی بحث و جدال و محدود کردن آزادی بیان و ندادن تریبون آزاد برای سخنرانی پاپ از طرف دانشجویان کم و بیش هنوز در محافل روشنفکری و دانشگاهی و رادیو تلویزیون و مطبوعات ادامه دارد .
البته دانشجویان موافق و مخالف هر کدام استدلال و دلایل خودشان را آزادانه بیان میکنند و دانشجویان مخالف ، معتقداً که دستگاه عریض و طویل کلیسا رادیو و تلویزیون و مطبوعات متعددی را در انحصار خود دارد و برای ابراز عقیده محل و فضای کم ندارد و مسئله سانسور کردن سخنان پاپ نیست بلکه مسئله سکولار بودن دانشگاه است و دانشگاه تعلق و وابستگی به مذهب نباید داشته باشد و آغاز سال تحصیلی را نباید پاپ افتتاح کند و ما نمیخواهیم پاپ به ما درس مذهب بدهد ولی اگر روز دیگری بود و روز افتتاح آغاز سال تحصیلی نبود هیچ اشکالی نداشت . و ما به عقاید او احترام میگذاریم .
البته بیشتر احزاب سیاسی این اقدام دانشجویان را محکوم کردند خوب در این کشور دموکراسی است و فردا هم همه دانشجویان سر کلاسهایشان میروند و اساتید هم به تدریس ادامه خواهند داد و کسی آنها را باز خواست نمیکند که چرا مانع از حضور پاپ در دانشگاه شدند .
حالا فرض کنید روزی خامنهای برای ایراد سخنرانی تصمیم رفتن به دانشگاه تهران را بگیرد . یقیناً هیچ یک از اساتید دانشگاهی جرئت اعتراض به ورود رهبر عالیمقام را ندارد و به فرض اگر هم استادان دانشگاه و دانشجویان اعتراض جمعی بکنند فوراً فرمان حمله به دانشگاه صادر میشود و نیروهای انتظامی و ارتش و ستادهای عملیاتی و حراست دانشگاه برای تصفیه دانشگاهها از اساتید وابسته به شرق و غرب وارد عمل میشوند و فوراً در داخل دانشگاه و موسسات عالی مستقر میشوند و اعلام انقلاب فرهنگی میکنند و شروع به بازداشت و دستگیری اساتید و دانشجویان میکنند و محکومیتهای قضایی به جرم توهین به رهبری و اقدام علیه امنیت و ارتباط با گروهکهای وابسته و منافق و تبلیغ علیه نظام و توهین به اعتقادات اسلامی را ضمیمه پرونده میکنند و آنان را به حبسهای تعزیری طولانی محکوم کرده و راهی زندان اوین میکنند و اگر شانس بیاورند و ناپدید نشوند تعلیق از تحصیل و تهدیدات خانوادگی مستمر و یا احکام متعدد کمیتههای انضباتی شامل حالشان خواهد شد میبینید فرق آزادی حقیقی و تقلبی را . حقیقت چیزی ذهنی نیست ، بسیار عینی است من به که گویم این درد را کند درمان ؟
0 نظرات:
ارسال یک نظر