روز سه شنبه سوم ژوئن محمود احمدینژاد برای شرکت در کنفرانس مبارزه با بحران گرسنگی در جهان، به شهر رم آمد و ما هم که سالیات سال تشنه و گرسنه آزادی و عدالت در کشورمان هستیم برای اعتراض به حضور این پاسدار رهسپار رم شدیم .
صبح در هوای ابری رم و با بارش ریز باران بهاری وارد پاینتخت شدیم ماشین را پارک کردیم و با اتوبوس به طرف پارلمان رفتیم چون پلیس در محوطه اجلاس فائو به هیچ نیرو و حزب سیاسی برای تجمع اعتراضی اجازه نداده بود معترضین در میادین شهر، تجمعات اعتراضی علیه احمدی نژاد را برگذار کردند دوستداران شورای ملی مقاومت در نزدیکی پارلمان کنفرانس مطبوعاتی داشتند که درآن شخصیتهای سیاسی و پارلمانی و چند تن ازاعضاء شورا و چند خبرنگارشرکت داشتند از جمله آلدو فربیچه خبرنگار برجسته و معروف ایتالیا و همین طور ماریو لانا رئیس انجمن وکلای ایتالیا که سابقه و گذشته درخشانی در ضمینه حقوق بشر دارد و علیرضا میگفت حتی در زمان شاه او تلاشهای بسیاری برای توقف حکم اعدام خسرو گلسرخی از طریق سازمان ملل انجام داده بود .
و ماهم برای شرکت در این کنفرانس وارد سالن شدیم و مهمانان نقطه نظرات خود را در مورد سفر احمدی نژاد ابراز داشتند و بعد از خاتمه یافتن کنفرانس مطبوعاتی از سالن خارج شدیم و به طرف میدان اسپانیا پیاده روی کردیم دیگر از باران خبری نبود و تابش آفتاب داغ ما را همراهی میکرد در وسط میدان داود را دیدم که دو پرچم شیر و خورشید ایران را در دست گرفته و با صدای بلند فریاد میزند « احمدی نژاد برو گم شو » « احمدی نژاد اخراج باید گردد » و دهها خبرنگار و فیلمبردار در وسط جمعیت دور او را احاطه کردهاند طولی نمیکشد که بچههای دیگر هم میرسند و همه با هم شعار میدهیم و چند نمایند مجلس هم با بلند گو با ما همراه میشوند و خبرنگاران مصاحبه میکنند
مدتهاست روزنامه رفورمیست در ایتالیا فراخوانی برای اعتراض عمومی بر علیه احمدی نژاد داده بود و همراه با رادیکالها در این تجمع شرکت داشتند و ویژه نامه رفورمیست که عکس بزرگی از احمدی نژاد را در صفحه اول به چاپ رساند بود در میان مردم پخش و توذیع میشود و پشت صفحه این ویژه نامه شعری از فروغ فرخزاد را با ترجمه ایتالیایی و با عکسی از فروغ به چاپ رسانده ، و نوشته بود
آه ای صدای زندانی
آیا شکوه یاس تو هرگز
از هیچ سوی این شب منفور
نقبی به سوی نور نخواهد زد؟
آه ای صدای زندانی
ای آخرین صدای صداها
طولی نمیکشد که چند جوان به سرعت پارچههای سیاه و بلند را بر روی پلههای معرف میدان اسپانیا پهن می کنند این پلهها یاد آورقسمتی از تاریخ سینمای نئورئالیست ِ دسیکا و فلینی در سالهای گذشته است و این پارچهها نمایانگر فرش سیاه بجای فرش قرمز در استقبال ازحضور پاسدار احمد نژاد است و چند دختر با انداختن پارچه سیاه بر سر و با داشتن عکسهایی در دست به صف میایستند که مورد توجه حاضرین و خبرنگاران قرار میگیرند و عدهای دیگر پلاکارتهای بلند در دست میگیرند
احمد رفعت خبرنگار رادیو فردا و صدای امریکا را میبینم که با تلفن دستی صحبت میکند گویا کارت خبرنگاری او را در ورودی کنفراس فائو ضبط کرده اند و اجازه ورود به او نداده بودند
بسرعت شروع به گرفتن عکسهایی از این صحنهها هستم که صدای زنی بالای پله ها نظرم را جلب میکند زنی که خود را در پارچه سیاه پنهان کرده و بلندگویی در دست دارد میگوید زنان ایران تحت حکومت احمدی نژاد از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستند و پارچه سیاه را از خود دور میکند و میگوید من این حق را دارم که این پارچه سیاه را از خود دور کنم ولی به زن ایرانی این حق را نمیدهند
بعد به میدان سن جووانی رم میروم هواداران مجاهدین با پلاکارتها و پرچمها و عکسهای مختلف شروع به تظاهرات میکنند آقای ابوالقاسم رضایی و آقای رضا اولیا هنرمند و مجسمه سازمتعهد به فارسی و ایتالیایی سخنرانی میکنند و همچنین سخنرانان ایتالیایی از جمله آنتونیواستانگو که سمت سیاسی آن را به یاد ندارم ، به ایراد سخنرانی پرداختند . در این میدان هم خبرنگاران زیادی به تهیه خبر و عکس و فیلم میپردازند و خلاصه این جاهم خطاب به دادستانی ایتالیا فریاد زدیم تا دیر نشده و احمدی نژاد نرفته دستگیرش کنید و به دادگاههای بین المللی ببرید و او را به اتهام جنایت علیه بشریت به محاکمه بکشید
و یک تجمع بزرگ دیگری در میدان شهردای رم و با حضور شهردار جدید رم و شخصیتهای صاحب نام ایتالیایی و پارلمانی انجام گرفت که جمعیت بسیار زیادی در آن مشارکت داشتند وما هم با پرچم سه رنگ وارد میدان شدیم پلیس تا پرچمهای ما را دید به طرف من آمد و پرسید آیا موافق احمدی نژاد هستیم یا مخالف او ، که او را از نگرانی بیرون آوردم در قسمت چپ میدان پرده بزرگی که چهره خون آشام خامنه ای و همچنین چهره احمد باطبی دانشجوی آزاده ایرانی که پیراهن خونین دوستش را بالای سر گرفته ، نقاشی شده بود و قسمت راست میدان پرده مانیتور بزرگی فیلم های از برخورد نیروهای امنیتی با مردم را در ایران به نمایش گذاشته بود و چهره خندان قهرمانی چون کاووسی در زیر طناب دار را در مانیتور نشان میدهد
چون سخنران بسیار زیادی در این تجمع شرکت داشتند فقط سه دقیقه حق بیان میدادند و اولین سخنران شهردار رم بود و به نشان اعتراض به حضور احمدی نژاد برای ده دقیقه چراغهای بناها و اماکن تاریخی میدان شهرداری را خاموش میکنند
و از سخنران ایرانی اول احمد رفعت و بعد داود کریمی نماینده پناهندگان سیاسی ایرانی در ایتالیا سخنرانی میکنند و همچنین جلال که ازبچه های آزاده و ازباقیماندههای کنفداسیون قدیم است سخنرانی میکند
نزدیک ساعت 10 شب در مسیر درختان نارنج به طرف ماشین میرویم دیگر از صدای اذحام ماشینها و سر و صدا ها و شلوغی خبری نیست ریههایم را از بوی عطر یاسهای که از حیاط خانههای رومی میآید پر میکنم و به بچهها میگویم هیچ وقت عمراً در یک روز در 4 تظاهرات شرکت نکرده بودم !! و پیش خود فکر میکنم حکومتی که بذر ترور را با کشتن حسین نقدی در سال 93 در همین شهر رم کاشت محصولی جز اعتراض و انزجا ر ، امروز نمیتواند برداشت کند .
و نتیجه آن میشود که پاسدار احمدینژاد همان روزی که آمده بود عصر همان روز فرار را بر قرار ترجیح میدهد و راهی ایران میشود و حتی برلوسکونی در ضیافت شامی که داده بود و تمام سران کشورهای شرکت کننده در اجلاسیه را دعوت کرده بود از احمدی نژاد و رئیس جمهور زیمباوه دعوت بعمل نیاورد و پاپ هم به او اجازه ملاقات نداده بود فقط توانسته بود در هتل هیلتون برای رئیس چند شرکت تجاری گنده گویی کند تا صاحبان شرکتها را متقاعد کند که در ایران سرمایه گذاری کنند و و از ثبات و امنیت نظام جمهوری اسلامی و از شکوفائی اقتصاد ایران سخن گفته بود !!
پا نوشت عکسهای که گرفتم بشکل آلبوم فردا در وبلاگ قرار میدهم