Recent Posts
پنجشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۸
سال نو میلادی مبارک باد
سهشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۸
تظاهرات مقابل سفارت ایران در رم
با اوج گرفتن قيام و در ادامه اعتراضات بر علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، فردا چهارشنبه ساعت 2 بعدازظهر نیز این تجمعات اعتراضی همچنان مقابل سفارت ایران در رم ادامه خواهد داشت
یکشنبه، دی ۰۶، ۱۳۸۸
خامنهای قبر خودش را کند
این بیچاره رادان مردم ایران را به غلط مثل بسیجیها احمق پنداشته!! نخیر آقا جان این مردم و نسلی که ما امروز تو خیابان دیدیم با چنگ و دندان هم که شده حکومت ولایت فقیه را خواهد درید و خامنهای عملاً قبر خودش را با دست خودش کند
شنبه، دی ۰۵، ۱۳۸۸
گیر و دار
امروز همه دنیا دارد میبیند که مردم ایران حکومت ظلم و ستم آخوندی را نمیخواهند و در این روزهای تاسوعا و عاشورا مردم، اثبات میکنند و نشان میدهند که سرنگونی ولایت فقیه حق مردم ایران است . و این حق چه با مذاکره با آمریکا و چه بدون مذاکره با آمریکا و چه با اصلاحات و چه بدون اصلاحات به قوت خود باقی میماند و این جنبش را سر باز ایستادن نیست و در هر شرایط به پیش خواهد رفت و بازگشت به عقب دیگر متصور نیست همانطور که یک انسان بالغ به دوران کودکی و طفولیت بر نمیگردد . با یک نگاه به خیابانهای تهران ، وضعیت رژیم رو به مرگ ولایت فقیه را میتوان بوضوع دید، سرنگونی عیان شده و برای خامنهای از این مخمصه راه فراری نیست
دوشنبه، آذر ۳۰، ۱۳۸۸
پنجشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۸
به یاد آر فتوای خون و جنون را !
یکشنبه، آذر ۲۲، ۱۳۸۸
جمعه، آذر ۲۰، ۱۳۸۸
اعتراض نمادین وبلاگ نویسان : اجبار، تحقیر است نه حجاب
بس از آن مردانی در دنیای مجازی به اختیار لباس زنانه برتن کردند و در برابر دوربین های آزاد نشستند تا بگویند اگر دولتی یک فعال منتقد حاکمیت را با لباس زنانه در مقابل دوربین ها می نشاند تا به زعم خویش او را تحقیر و جنبشی را سرخورده کند، راه را کج رفته است که این جنبش نه مجید را تنها می گذارد و نه حجاب و پوشش زنانه را حقارت می داند بلکه اجبار برای حجاب را حقیرانه می داند و در برابرش می ایستند.
پنجشنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۸
جایزه صلح نوبل برای اوباما ، و جایزه نوبل شیمی برای احمدی نژاد
امٌا برای من اصلاً جای تعجب نیست اگر فردا هم آکادمی سلطنتی علوم سوئد که وظیفه انتخاب برنده جایزه نوبل در رشتههای فیزیک و شیمی را به عهده دارد، آقای محمود احمدی نژاد را، بخاطر تلاش و کوشش بیوقفه برای دستیابی به دانش و فن آوری هستهای و برای کسب سلاح کشتار جمعی در جهت اهداف صلح آمیز!! که برای مردم خود و سراسر جهان فعالیت فوقالعاد از خود نشان داده است، مفتخر به دریافت این جایزه بکند !!
واقعیت این است که اگر اوباما را بزرگ کنیم جایزه را کوچک کردیم
و اگر جایزه را بزرگ بدانیم در این صورت اوباما کوچکتر از این جایزه است .
شنبه، آذر ۱۴، ۱۳۸۸
16 آذر آزادی را بلند آوازه میکنیم
آزادی را بلند آوازه میکنیم
قرارمان این است
میآئیم، میآئیم
به سراغت میآئیم
به تو که به رؤیای ما نیشخند میزنی
حالا دیگر دیر شده است
بیهوده نجوای اضطراب سر میدهی
کمرت را به خاک میمالیم
تنمان زخمی هزار تیغه اندوه است
ما از دشت خاوران سر بر آوردهایم
درفشی بلند در کف داریم
از خون شقایق سرخ،
آمدهایم تا با شمشاد های سبز
نجوای جوانیمان را بازگو کنیم
نه، نه، کوتاه نمیآئیم
دیگر بیکس و تنها نیستیم
پا برجا ایستادهایم در خیابان
تمام بغضمان را از نفرین مادران
فریاد میکشیم
تا امید، در جنگل بی بهار سرزمینمان
شکوفه کند
ح مقدم (بادبان )
جمعه، آذر ۱۳، ۱۳۸۸
پنجشنبه، آذر ۰۵، ۱۳۸۸
چهارشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۸۸
حمایت از فراخوان وبلاگ نویسان علیه اعدام
این خوش خیالیهایی که رژیم، سرکوب و اعدام وشکنجه را تعطیل خواهد کرد و مجبور به عقب نشینی خواهد شد را از سرتان بیرون کنید این حکومت پوسیدهتر از آنست که بیاید و تن به فضای باز سیاسی بدهد و از اعدام و کشتار دست بردارد.
هر چقدر قیام مردمی به رژیم فشار بیاورد، در واکنش به قیام ، دستگیریها و بگیر و ببندها و اعدامها، بیشتر خواهد شد. چون خطر سرنگونی بالای سرش است و وارد دوران سرنگونیاش شده و اگر سرکوب نکند نمیتواند در قدرت بماند . و بجز افزایش سرکوب و اختناق کارش پیش نمیرود .
خب در چنین اوضاع و احوالی حکومت چکار میکند؟ میآید معترضین را به بند میکشد، زندانی کورد، جوان بلوچ، و دانشجوی دانشگاه، فعال سیاسی و مدنی را به قربانگاه میبرد و به قلاب دار میآویزاند.
ما وبلاگنویسان حداقل کاری که به عنوان پشت جبهه این قیام میتوانیم بکنیم چیه ؟ اعتراض، و فشار از طریق نهادهای بینالمللی، فرستادن ایمیل و فاکس و تلفن و پتیشن و کمپین و رساندن اطلاعات و هر آنچه که این ابزار تکنولوژی در اختیارمان گذاشته، و ما را توانمند کرده است .
کلمات را نادیده نگیرید، پشت کلمات دنیایی خوابیده است، کلمات میتواند ترس و هراس بوجود بیاورند، همین کلمات هستند که من و شما را عوض میکنند . کلمات دنیای ما را عوض میکند و زندگی ما را عوض میکند . پس سکوت در مقابل این وحشیگری معنا ندارد.
باید گفت و نوشت، مگر نمیگویند این قیام را وبلاگنویسان و سایتهای اینترنتی و فیس بوک و... رهبری میکند پس بیایید سکوت نکنیم. جنبش سبز هم باید از این اعدامیان حمایت کند. نمیشود شکنجه و اعدام را کسان دیگر تحمل کنند و نان آزادیخواهی را کس دیگری بخورد!
تعدای از دوستان وبلاگنویس فراخوانی برای توقف حکم اعدام برای پنج متهم حوادث پس انتخابات در وبلاگنویسان علیه اعدام قرار دادهاند. از تمام وبلاگنویسان، برای نجات جان این شهروندان، تقاضای یاری داریم
چهارشنبه، آبان ۲۷، ۱۳۸۸
فراخوان
فراخوان بینالمللی به رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و در خواست پرداخت غرامت به خانوادههای قربانیان سرکوب، از طریق مصادره مؤسسه های وابسته به رژیم ایران در آمریکا
جناب رئیس جمهور ایالات متحده امریکا
آقای براک اوباما
از جانب انجمن پناهندگان سیاسی ایرانی مقیم ایتالیا ابراز خرسندی عمیق خودمان را برای درخواست توقیف و مصادره اموال و دارییهای بنیاد علوی، که از سوی خزانه داری آمریکا صورت گرفته است اعلام میداریم. این بنیاد وابسته، و تحت نظر رژیم تهران و در جهت تأمین لجستکی تروریسم در ایالات متحده آمریکا فعالیت دارد
مساجد و هکتارها زمین و حسابهای بانکی و یک آسمانخراش ِ چندین طبقه در خیابان « 5 آونیو » شهر نیویورک که در مجموع به بهای 500 میلیون دلار برآورد میشود از این بنیاد توقیف میگردد. اقدام بسیار ارزندهای است که در راستای تمدید تحریم در مقابل برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است و میتوان یکی از بزرگترین توقیف اموال در زمینه مبارزه با تروریسم در تاریخ آمریکا باشد.
در همین حال جوانان ایرانی میپرسند دولت آمریکا در کدام طرف ایستاده است؟ آیا شما در کنار این جوانان قرار دارید؟ یا در کنار مستبدی چون احمدینژاد ؟ در چهارم نوامبر همزمان با اولین سالگرد ریاست شما در کاخ سفید که مصادف با روز دانشجو در ایران بود، تظاهرکنندگان ایرانی با صدای بلند و رسا از شما میپرسیدند « براک حسین اوباما یا با اونا یا با ما »
همانطوری که اظهار میکنید آمریکا خواهان استقرار صلح و دموکراسی و آزادی در ایران است و به عنوان حسننیت شما بدون «امٌا» و «اگر » و برای مردم ایران که علیه استبداد مبارزه میکنند، تقاضا داریم تا تمامی اموال مصادره شده از رژیم احمدینژاد را به عنوان غرامت به فروش برسانید و برای خانوادههای قربانیان تروریسم و سرکوب، و بخاطر آنچه که بر سرشان آوردند، هزینه کنید.
بخصوص در زمان قیام بزرگ مردمی، بسیاری در ایران دستگیر و بازداشت و شکنجه شدند و مورد تجاوز قرار گرفته، و کشته شدند جوانان زیادی مانند ندا آقا سلطان ، ترانه موسوی، سهراب اعرابی، اشکان، خورشید، علی، آذر، و...
فقط بدین طریق دولت آمریکا میتواند حسننیت و دین خود را نسبت به مردم ایران ادا کند، و نشان دهد که صرفاً خواهان فقط دیالوگ با رژیم تئوکراسی، که سرکوب میکند و جهانی را تهدید میکند و در مسیر ساختن بمب اتمی قرار دارد، نیست. و واقعاً همراه و درکنار مردم ما قرار دارد و دوستی واقعی با مردم ما دارد.
آقای پرزیدنت
جامعه جهانی با این اقدام ایالات متحده آمریکا، جوابی محکم و قاطع به رژیم ملایان خواهد داد، رژیمی که مستمراً به سرکوبگری و فعالیتهای تروریستی خود در ایران و جهان تشدید فزاینده میدهد. جامعه جهانی موظف است و وظیفه انسانی حکم میکند که در کنار مردم ایران بایستد
انجمن پناهندگان سیاسی ایرانی مقیم ایتالیا
دوشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۸
اعظم السادات و معمر قذافی و داستین هافمن در ایتالیا
بیش از یک میلیارد گرسنه در این جهان دست و پا میزنند و امسال هم متأسفانه 9 درصد بر این آمار افزوده شده است. و قبل از گشایش رسمی اجلاس سالانه فائو در رم، دیروز از همسران ِ دولتمردان جهان دعوت به عمل آوردند تا در یک نشست پیش از اجلاس، حول مسئله سوتغذیه و گرسنگی تبادل نظر کرده، و نظرها و پیشنهادهای ارائه شده از طرف همسران دولتمران جهان را برسی کنند
امٌا با آمدن اعظم السادات فراحی و بقول آخوندها (منزل احمدی نژاد ) با آن چادر بلند سیاه که قامتش را کاملاً پوشانده بود و بجز، عینک دودی و دماغ، چیزی جز سیاهی در او دیده نمیشد، این اجلاس را به کمدی تراژدی تبدیل کرد .
بعضیها میگفتند بهتره جهان گرسنگی بکشد ولی اسیر قوانین ارتجاعی مذهبی آخوندی نشود
که در آن صورت هم باید گرسنگی بکشند و هم به گروگان گرقته شوند یعنی از چاله به چاه بیافتند !! میگفتند لااقل اگر شوهر این خانم هارت و پورت میکند ولی باز جرأت نشان دادن صورتش را دارد و میشود به چشمان این جانی نگاه کرد.
ولی این زن با همان حرفها، و حملات و تهدیدات، خودش را هم قایم میکند اصلاً معلوم نیست کی هست؟ خدا را شکر نرفت پشت تریبون سخنرانی کندو همان چند دقیقه صحبت کافی بود تا نشان دهد که راهکارهای و پیشنهادهایش چیزی جز تبلیغات پوشالی نیست و هیچ حرف جدی دیگری نداد
انجمن پناهندگان ایرانی در ایتالیا سفر همسر احمدنژاد به رم را در یک بیانیه شدید الحن محکوم کرد و از دولت ایتالیا به خاطر دعوت این زن به اجلاس فائو رسماً انتقاد کرد. و این بیانیه در رسانههای ایتالیا انعکاس وسیعی داشت
یکی دیگر از چهرههای جنجالی اجلاس فائو شرکت معمر قذافی و حضور او در شهر رم بود. این جناب قذافی در رم دست به یک ابتکار عجیب و غریبی زده بود دیروز دفتری در رم توسط یک آژانسی باز کرده بود و از دختران زیر 35 ساله برای دیدار و گفتگو و برای شرکت در کلاس تدریس اسلام ثبت نام میکرد و این دختران را از محل آژانس که در یکی از هتلهای رم واقع شده بود با اتوبوس به ویلای بزرگی در سفارت لیبی میبردند
جالب این جاست که هر دختری نمیتوانست ثبت نام کند شرایط ویژه داشت باید خوش لباس و خوش رو، و کم سن و سال و سایزشان بیشتر از 42 و 44 نمیبود و با یک قطعه عکس ثبت نام به عمل میآوردند و بعد از کنار گذاشتن مینی ژوب پوشان و آستین کوتاه پوشان و کوتاه قدها، بالاخره دیروز 200 دختر را با اتوبوسها برای اسلام آموزی روانه ویلای سفارتخانه کردند و امروز هم 250 دختر و فردا هم این کلاسهای قذافی خاتمه مییابد .
این کلاس اسلام آموزی را خود کلنل قذافی تدریس میکند و به همه دختران ایتالیایی یک جلد قرآن و یک جلد کتاب سبز که به قلم خود او منتشر شده و بعلاوه 50 یورو پاداش اهدا میکند و در این کلاسها از اسلام و نقش زنان در جامعه اسلامی سخن میگوید و این کلاسهای 3 روزه کلنل در رم، و پاداش 50 یوروی او باعث صفوف طویل متقاضیان زیباروی ایتالیایی شده است !!
آها تا یادم نرفته، گوگل هم لوگوی خودش را بخاطر حضور حاجیخانم احمدنژاد در ایتالیا عوض کرده
امروز هم داستین هافمن را که برای شرکت در یک فیلم کوتاه تبلیغاتی به ایتالیا آمده بود از نزدیک دیدم و چند تا عکس از او گرفتم تا در فیس بوک بگذارم . وقتی داستین هافمن برای رفتن به صحنه از پلهها پایین آمد و از روبروی ما رد شد، من و چند تا ایتالیایی مثل هویج سیخ وایستاده بودیدم و هیچ ابراز احساساتی و شو رو شوقی از خود نشان ندادیم!! امٌا این غول کوتاه قد(168) سینمای هالیود آمد و به ایتالیایی به ما سلام ( چا ) کرد و ما هم زبانمان باز شد به همگام فیلمبردای تا شعاع 100 متری به کسی اجازه نزدیک شدن نمیدادند ولی قبل و بعد از فیلمبرداری میشد نزدیک شد و حتی یک دختر ایتالیایی را دیدیم که دوربین عکاسی دستش بود، و هافمن او را با انگشت صدا زد و گفت بیا باهم عکس بگیریم.
خلاصه این هم از داستین هافمن و معمر قذافی و اعظم السادات که از سه گوشه جهان به ایتالیا آمده بودند
جمعه، آبان ۲۲، ۱۳۸۸
احسان را از دست دادیم نگذاریم شیرکوه را هم به دار بیاویزند
نقاشی از ناصر قاضی زاده
رژیم ایران برای 13 زندانی سیاسی و مدنی کرد احکام اعدام صادر کرده است و شیرکوه معافی هم یکی از این زندانیان محکوم به اعدام است و الان او را به سلول انفرادی زندان سقز برای اجرای حکم منتقل کردند
شیرکوه هم یکی از فعالان سیاسی و مدنی کرد است که هماکنون بر اثر جراحات و شکستگیهای ناشی از شکنجه هنوز در وضعیت نابسامانی روحی و جسمی بسر میبرد او را سال گذشته در شهرستان سقز دستگیر کردند و بعد از مدتها بازجویی و شکنجه و در یک دادگاه فرمایشی به او حکم اعدام دارند
احسان را از دست دادیم نگذاریم شیرکوه را هم به دار بیاویزند این جوانان سرمایههای مردم ستمدیده و مبارز کردستان هستند به حمایت از این زندانیان بشتابیم. در تک تک چهرههای این مبارزان کرد ایران زمین شرف و مروت و انسانیت موج میزند در مقابل فدا و ایثار آنها باید سر تعظیم فرود آوریم حمایت حداقل کاری است که باید انجام بدهیم
رژیم در حضیض ذلت و خواری داخلی و بین المللی و با گسترش اعتراضات مردمی با راه اندازی این اعدامهای سیاسی و ترتیب دادن اعترافات اجباری میخواهد مثل دهه شصت مخالفین را سرکوب کند امٌا چند ماهی است که با قیام، ناقوس مرگ این رژیم بصدا در آمده است و این اعدامها ره به جایی نبرده و نخواهد برد و عزم و جزم مردم ایران به زودی دودمان خمینی صفتان را نابود خواهد کرد
چهارشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۸
هرگز از مرگ نهراسیدم
هرگز از مرگ نهراسیدم،با این جمله احسان در آخرین نامهاش به یاوهگویهای رژیم پاسخ داد . آخوندهای قرون وسطایی در غرقاب بحرانهای لاعلاج اجتمایی سیاسی و ایزولاسیون جهانی، بار دیگر دست به یک جنایت دیگری زدند و صبح امروز احسان را به دار آویختد.
در طی این دو سه روز تمام تلاشمان را کردیم با ایمیل، با تلفن، و باتماس با نهادهای حقوق بشری کوشیدیم تا جلوی جلاد سنندج را بگیریم . امٌا انگار آب در هاون میکوبیدیم. و نمیشد این فرزند دلبند کردستان را از دست این رژیم غدار و جنایتکار نجات داد و انگار برای غرب در بازار بوس جیره خواری بهای خون جوانان ما به اندازه بهای نفت و گازمان ارزش ندارد و حکومت قدارهبندان، جنایت فجیع و ننگین خودرا به اجرا درآوردند .
دیشب تا صبح خبرهای احسان را از خبرگزاری ها دنبال میکردم و در خبرها آمده بود ماموران امنيتی و انتظامی با استقرار در مبادی ورودی شهرستان سنندج از ورود فعالان مدنی و مردمی که به قصد حمایت از احسان و برای شرکت در تجمع شامگاه چهارشنبه در حرکت بودند ممانعت میکردند
نزدیکهای صبح بود که دیدم در خبری آمده است که مسئول روابط عمومی زندانهای کردستان در یک مصاحبه اعلام کرد که فردا صبح احسان اعدام نخواهد شد و فایل صوتی این خبر دست به دست بین سایتها خبری و سایتهای اجتمایی فیس بوک و بالاترین و دنباله و... میگشت و خیلیها را خوشحال کرده بود و مینوشتند فعالیتها تأثیرپذیر بود.
وقتی این فایل صوتی را شنیدم نگرانیم بیشتر شد چون میگفتم به حرفهای مسئول زندان اصلاً نباید اعتماد کرد این حرام لقمهها میخواهند تنش را کاهش دهند و برای انحراف افکار این حرفها را میزنند اینها سی سال است که با دروغ نعش گندیده خود را برپا نگه داشتند و همینطور هم بود و احسان فرزند غیور و آزادهی کردستان حتی به پاسدارهای مزدور اجازه نداده بود، چارپایه زیر پایش را بکشند و خودش با انداختن چارپایه با خون خود حقانیت تام و تمام مقاومت عادلانه مردم ستمدیده کردستان را عیان کرد . .
در تاریخ زرین و خونبار مبارزات کردها و در دشتها و کوهستانهای کردستان احسانهای بیشماری قامت افراشتند و تاریخ ایران به این فرزندان دلیر و مبارز خود درودی ابدی خواهد فرستاد
یادش گرامی باد
دوشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۸
حکم اعدام احسان فتاحیان را متوقف کنید
اين در حالی است كه بنا بر ماده ۲۵۸ قانون آيين دادرسی كيفری دادگاه تجديدنظر نمیتواند مجازات تعزيری مقرر در حكم بدوی را تشديد نمايد. البته در اين ماده مواردی نيز برای افزايش حكم پيش بينی شده كه به نظر نمیرسد در مورد احسان فتاحيان با توجه به انجام دفاعيات در رد اتهام عنوان شده و عدم اقرار نامبرده موجه بوده باشد. از روز یکشنبه احسان فتاحیان دست به اعتصاب غذای خشک زده است. این اعتصاب در اعتراض به حکم اعدام نامبرده است
وکیل احسان فتاحیان و خانواده او اعلام کردند حکم اعدام این فعال سیاسی در روز چهارشنبه 20 آبان ( 11/11/2009 ) در زندان سنندج اجرا می شود
بدینوسیله از کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، اتحادیه اروپا و دبیر کل سازمان ملل متحد درخواست میکنیم تا برای لغو این حکم ظالمانه و یا به تاخیر انداختن آن فوراً اقدام جدی نمایند.
از همه نهادهای مدنی، بشر دوست و مدافعان حقوق بشر خواستاریم جهت جلو گیری از اجرای این حکم ناعادلانه و غیر انسانی دست به اقدامی موثر و جدی بزنند. و همچنین از همه رسانه های فارسی و کردی زبان ایرانی خواستاریم که این خبر را پوشش داده و دفاع از جان و زندگی یک انسان مدافع آزادی و حقوق مدنی در ایران را امر خود دانسته و ما را در این دفاع انسانی و مخالفت با اعدام یک فعال سیاسی و مدنی یاری دهند.
از این آدرسهای برای ارسال ایمیل به نهادهای حقوق بشری اقدام کنید
رنجنامه احسان فتاحیان، زندانی سیاسی در آستانه اعدام
تصویر رنجنامه احسان فتاحیان
پتیشن برای متوقف کردن حکم اعدام احسان فتاحیان
جمعه، آبان ۱۵، ۱۳۸۸
سرکوب و پایههای لرزان قدرت
امٌا الان شرایط متفاوت است و جانیان پستفطرت سرکوبگر حساب این را نکردند که سرکوب در مرحله قیام به ضد خود تبدیل میشود یعنی سرکوب زمانی میتواند کارآیی داشته باشد که یک حرکت و قیام مردمی پشت آن نباشد مثلاً سرکوب ترکمن صحرا و سرکوب مردم کردستان در اوایل انقلاب و یا سرکوب مردم در 30 خرداد و کشتار انقلابیون و مبارزین در دهه 60 و یا سرکوب دانشجویان در 18 تیر و یا سرکوب کارگران شرکت واحد و...
امٌا در مرحله قیام هر چقدر رژیم بیشتر دست به سرکوب بزند پایههای قدرتش لرزانتر خواهد شد و قیام رادیکالیزهتر میشود تو همین چند ماه اخیر که موج دستگیریها افزایش پیدا کرده و شکنجه و تجاوز و فضای اختناق را گستردهتر کردند این جنبش میلیونی رادیکالتر شده و از شعارهای تقلب در انتخابات و شعارهای پس گرفتن رأی عبور کرده و به مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنهای و خامنه ای قاتله ولایتش باطله رسیده
و به زبان دیگر هر چقدر رژیم برای حفظ و بقاء خود سرکوب را بیشتر کند گورش را عمیقتر میکند . خامنهای نمیتواند به این سادگی از روی این قیام عبور کند و این سرکوبها در ضعف و ذلیل بودن باطن و بنیاد این حکومت است و توان خاموش کردن شعله این قیام را ندارند چون حریق این قیام دامن ولایت فقیه را گرفته و بالاخره بنیادش را خاکستر خواهد کرد
سهشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۸۸
ما از مرگ قویتریم
31 سال پیش در چنین روزی، در بحبوحه انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران بودیم، و من هم مثل تمام جوانان آن دوره تغییر و تحولات سیاسی کشورم را به دقت دنبال میکردم و برای عطش آزادی و عدالت خواهی، با شور و حرارت بسیار، به همه کار دست میزدیم . امٌا با اعتلای قیام ضد سلطنتی احساس میکردم در شهر کوچک من از آن آتشفشان قیام، آن جنب و جوش و آن حرارت لازمه استخراج نمیشود اگر چه مدام فعالیت میکردیم ولی در آن مقطع زمانی این شهر کوچک شمالی جوابگوی آن شور و شوق جوانی را نمیداد .
به والدینم گفتم که میخواهم کلاس کنکور بروم و وارد دانشگاه شوم و تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به تهران بروم اگر چه ته دل والدینم راضی نبودند چون از نا آرامیهای تهران باخبر بودند، ولی وقتی پدرم را دیدم که ظهر با یک پلوپز برقی ناسیونال به خانه آمده، فهمیدم که برای تهران رفتنم خریده و پا فشاریم نتیجه داده خوشحال شدم و روز بعد عازم تهران شدم .
یک اطاقک کوچکی در خیابان هاشمی نرسیده به سی متری جی اجاره کردم و در کلاس کنکور خوارزمی ثبت نام کردم و هر از گاهی هم سر کلاس میرفتم ولی تمام روز را در داخل دانشگاه تهران سپری میکردم دانشگاه آن موقع مثل الان کانون اصلی تجمعات و کلاً کانون اصلی انقلاب بود و من میآمدم تا از رویدادها و وقایع سیاسی میهنم مطلع شوم
چون رادیو تلویزیون و مطبوعات دولتی درواقع نه چیزی میگفتند و نه چیزی مینوشتند و بیل گیتس هم هنوز خیلی جوان بود و به فکر راه انداختن نرمافزار برای کامپیوتر خانگی نبود در نتیجه فقط از طریق دانشگاهها به روز میشدیم تمام در و دیوار دانشگاه تهران پر از بیانیه و اعلامیه و فراخوان بود یک طرف نمایشگاه عکس میگذاشتن یک طرف تریبون سخنرانی و یک طرف بحث و تبادل نظر در مورد چه باید کرد را میشنیدی زمین چمن دانشگاه صبح تا شب پر بود از دانشجو ، نه از حراست خبری بود و نه از بسیج و نه نیروهای امنیتی اگر هم بودند ما نمیدیدم.
و خلاصه در محیط و فضایی قرار گرفته بودم که همیشه اشتیاق و آرزوی آن را داشتم و آن اختناق آریامهری بعد از سالها شکسته شده بود یادم میاد یک پوستر بسیار زیبایی به روی دیوار اطاقم نصب کرده بودم که حال و هوای آن سالها را بازگو میکرد و تصویر چند دانشجویی بود با دستان خونین و صورتهای برآشفته و خشمگین که در 16 آذر بر روی دستانشان دانشجوی تیرخوردهای را حمل میکردند و بروی این پوستر با قلمی درشت نوشته شده بود « ما از مرگ قویتریم »
آن روزها هر هفته دوستی،آشنایی،رفیقی، از شمال میآمد و با من همراه میشد و باهم میرفتیم دانشگاه تهران. آن روز 13 آبان هم با یکی از دوستانم مثل همیشه رفتیم دانشگاه، آنروز هم دانشگاه شلوغ بود و میخواستند مجسمه شاه را پایین بکشند بعد از چند ساعتی تیراندازی به داخل دانشگاه شروع شد و صدای گلوله مدام میآمد و گاز اشگ آور هم به داخل دانشگاه پرتاب میکردند و در این جنگ و گریز و آن شلوغی دوستم را گم کردم و تلاشم برای یافتن او در آن فضا بیفایده بود از میلههای ضلع شرقی دانشگاه که مشرف به خیابان آناتول فرانس بود بالا رفتم و پریدم تو خیابان و متواری شدم
آمدم به اطاقک خیابان هاشمی و به انتظار دوستم نشستم و بیرون نرفتم ولی خبری از او نشد و آنشب تا صبح نخوابیدم و نگران مقعود شدن دوستم بودم، ترس از کشته شدن و یا زخمی شدن، و فردای آنروز به چند بیمارستان سر زدم تا شاید بتوانم در بیمارستانی او را پیدا کنم ولی بیفایده بود و هیچ اثری از او نیافتم و بالاخره تصمیم گرفتم به شهر خودم باز گردم تا از سلامتی دوستم اطمیان یابم و بعد از دو سه روز جستجو او را پیدا کردم او هم سالم بود و قبل از من، آن روز 13 ابان از دانشگاه گریخته بود
فردا هم درست عین آن روز 13 آبان است و برای من یکی از روزهای تاریخی، و حالا هم بعد از 31 سال در همین روز در خارج از ایران و در تبعید پا به پای دانشجویان و جوانان با دوستانم به میدان شهر میرویم تا صدای بر حق مردم، که این حکومت غاصب صدای جرم مینامد را دوباه فریاد بزنیم
دوشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۸۸
دست یاری برای 13 آبان
دوشنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۸
زنان در کانون دهمین نشر جایزه روبرتو روسلینی
از 19 تا 24 اکتبر در شهر مایوی ایتالیا که در استان کامپانیا قرار دارد، جشنواره دهمین نشر جایزه روبرتو روسلینی برگذار شد این جشنواره که از طرف انجمن فستیوال فیلم مایوی، که بنیانگذار آن روبرتو روسلینی، کارگردان مشهور و از پایهگذاران نئورالیسم در سینمای ایتالیا است، همه ساله توسط این بنیاد در جنوب ایتالیا برگذار میشود
در فستیوال امسال حکایات زنان درد کشیده و داستان زندگی زنان ایرانی،فلسطینی، اروپایی، آرژانتینی مثل مادران میدان مایو به نمایش گذاشته شد زنانی که برای احقاق حقوق اجتمایی خود در هر گوشه از این جهان مورد خشونتهای جسمی و روحی و ظلم و ستم قرار گرفتهاند
جوایز این دوره جشنواره با نام و گرامیداشت رویرتو روسلینی به برگزیدهگان به شرح ذیل اهدا گردید:
کارلوس پرونزاتو برای فیلم مستند «مادران میدان مایو»
این فیلم بازگو کننده، صدای مادران میدان مایو، بعد از 32 سال است، که در دو دهه قرن گذشته یکی از بزرگترین محرکهای حقوق بشری در جهان به شمار میرود. بنیانگذاران و پیشتازان این جنبش، زنان و مادرانی بودند که برای یافتن فرزندان مفقود شدهشان در حکومت استبدادی به یکدیگر پیوستند و در میدان مایو در بوئنس آیرس پاینتخت آرژانتین هم صدا شدند این مادران برای شناختن همدیگر پارچه قنداق فرزندانشان را به سر میکنند و از آن پس این روسری سفید نماد و سمبل این مادران در راهپیماییها میشود و به سرعت نگاه جهان را به خود معطوف میکند و هنوز بعد از سقوط دولت مستبد این مادران در جستجوی حقیقت هستند
فیلم بعدی اولین انیمیشن فلسطینی « فاتنه» به کارگردانی احمد حباش که با حمایت سازمان
جهانی بهداشت تهیه شده است مورد استقبال قرار میگیرد. داستان واقعی زنی است که در نوار غزه زندگی میکند و مبتلا به سرطان سینه است و در صدد درمان بیماری خود در غزه است
فیلم El Patio de mi carcel به کارگردانی بلن ماچاس ( اسپانیا 2008) داستان زنان محروم و تحقیر شده را به تصویر میکشد و فیلم Girl Soldier به کارگردانی ویل رائه که به اقتباس از کتاب کاتی کوک تهیه شده است جوایزه این جشنواره را به خود اختصاص میدهند
و همچنین سمر منه الله فعال دفاع از حقوق زنان در اسلام آباد برای اکران فیلم شلاق زدن دختر 16 ساله توسط بنیادگرایان طالبان در پاکستان که بخاطر این فیلم به اعدام محکوم شده است جایزه این فستیوال به او هم اهدا گردید . سمر منه الله بیش از 20 سال است برای احقاق حقوق و رهایی زنان در قبیلهها و طوایف پاکستان مبارزه میکند و در همین راستا یک نهاد غیر دولتی را تشکیل داده است و چند سال پیش از طرف سازمان ملل متحد به یکی از ویدئوهای او بخاطر شهامت و شکایت به مراجع حقوقی، از ازدواج اجباری دختران کوچک در قبایل پاکستان بر طبق رسم و رسومات قبیلهای ، و انعکاس این فجایع، به او لوحه افتخار اهداء گردید
و امآ برنده دیگر جایزه روبرتو روسلینی صورت زیبای ندا آقا سلطان بود. صورت خونین و معصوم او که نامشروع بودن انتخابات را گواهی میداد. ندا بعنوان سمبل جنبش دموکراتیک ایران ، زنی که به دفاع از حقوق بنیادین خود در خیابان کشته شد و به نماد شهامت و آزادی قیام مردم تبدیل گشت . و در جشنواره روبرتو روسلینی با اعطای این جایزه به آرمان ندا ارج نهاده شد .
این جایزه را رهروان ندا و فعالین حقوق زنان، خانم شهرزاد شعله مسئول زنان دموکراتیک ایرانی در ایتالیا و آقای داوود کریمی سرپرست و مسئول انجمن پناهندگان سیاسی ایرانی در ایتالیا دریافت کردند
دوشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۸
جمعه، مهر ۲۴، ۱۳۸۸
احمدی نژاد، مقابل دروازه خشایارشاه
دیروز وقتی عکس احمدینژاد را مقابل دروازه خشایارشاه – دروازه ملًل دیدم پیش خودم گفتم
احمدی نژاد آمده تا در مقابل این دروازه تاریخی سوگند یاد کند، که در جهت نابودی حقوق و تمدن ایرانیان از هیچ کوششی فرو گذار نخواهد بود. قرار است همین امروز یا فردا آبگیری سد سیوند انجام بگیرد و همین رئیس جمهور کودتاچی برود و آن را افتتاح کند !!
کاش این سنگهای صامت، که سرنوشت دیکتاتورها و مستبدین را در طول این قرنها دیدهاند، زبانباز میکردند، و به این کوتوله منتصب مقام متقلب میگفتند که بابا تمام دیکتاتورها سرنوشت مشابهی دارند، عبرت بگیر!!
یکشنبه، مهر ۱۹، ۱۳۸۸
تلاش حکومت آخوندی برای انحراف شعارهای محوری قیام
بقایای زهر خورده و و شاگردان جلاد خامنهای در برابر اعتلای روزافزون قیام مردم ایران علیه دیکتاتوری مذهبی در تلاش هستند تا شعارهای محوری قیام را مثل شعار مر گ بر دیکتاتور و شعارهایی که علیه خامنهای سر داده میشود را منحرف کنند و با خط و خطوط خودشان بخصوص در دانشگاهها که قلب قیام در آن میتپد شعارهای خودشان را جا بیاندازند و جنبش و قیام مردم را در تصرف و کنترل خود بیاورند
عناصر نفوذی و اطلاعاتی رژیم مشخصاً برای روز 13 آبان لوگوهایی را تهیه دیدن مثل همین لوگو که در این پست قرار دادم تا شعارهای رادیکالیزه شده علیه حکومت را کمرنگ کنند رژیم از شعار مرگ بر دیکتاتور وحشت دارد و یا شعارها مثل: مرگ بر خامنه اي, احمدي جنايت ميكند, رهبرحمايت ميكند, خامنه اي قاتله - ولايتش غاصبه يا خامنه اي قاتله - حكومتش باطله و امثالهم و ....
وظيفه اصلي تمام دانشجویان و وبلاگنویسان و همه نيروهاي حاضر در صحنه قيام بايد اين باشد كه نگذارند رژيم با اين هدف شعارها را استحاله و گرد كند. برعكس شعار « مرگ بر ديكتاتور» بمثابه شعارمحوري بايستي تيز وتيزتر و فراگيرترشود و در هيچ حالتي و در هيچ صحنه اي تعطيل نشود و نباید اجازه داد تا چند صباحی به گمان باطل خود بتوانند بر این موج جدید نیرنگ و فریب سوار بشوند
باید این ترفند ابلهانهی آخوندی را هم رسوا کنیم تا چیزی عاید بقایای در گل ماندهی خامنهای نگردد. برای در هم شکستن این توطئه چینیهای رژیم برای روز 13 آبان آگاه و هوشیار باشیم و اطلاع رسانی کنیم
چهارشنبه، مهر ۱۵، ۱۳۸۸
شانس گاهی به انسان کمک میکند، امٌا تلاش همیشه.
این مستر اوباما و نوری مالکی انگار مجاهدین را نمیشناسند بر خلاف خامنه ای که تجربه و شناخت نسبتاً خوبی از مجاهدین داره ، ولی اینها انگار نمیدانند با کی طرف هستند فکر کردند یک حمله وحشیانه میکنند و یک سری پا به فرار میگذارند و یک سری هم تسلیم میشوند و قضیه اشرف را خاتمه میدهند
نمیدانند این مجاهدین ازتاریکخانهها و شکنجهگاهها و ضرب شلاق خمینی بیرون آمدند و آن بیدی نیستند که از این باد ها بلرزند و تو این 30 سال از هر گردنه که فکرش را بکنید گذشتن از کشتار و قتل عام رسمی دهه 60 خمینی تا بمباران رسمی قراگاههایشان توسط آمریکا، و از گنجاندن در لیست رسمی تروریستی گرفته تا کودتای رسمی 17 ژوئن، و...
همه بندهای دجالگری آخوندی و زدوبند را از هم گسستند البته به بهای رنج و خون امٌا همیشه جرأت و شهامت رویارویی با نظام ولایت فقیه را داشتند اینها همه را خسته میکنند ولی خودشان خسته نمیشوند 72 روز است علیرغم گرسنگی و اعتصاب غذا جلوی سفارتخانه ها مدام دارند فریاد
میزنند 30 سال است که دمار از روزگار آخوندها در آوردند.
حالا این خود فروخته سیاسی نوری مالکی فکر کرده با حمله و یورش به اشرف از نمد آخوندی کلاهی هم به او میرسد امٌا انگار نمیفهمد سر به نیست کردن به این سادگی هم نیست، آخه خونها و رنجهای یک نسل و یک تاریخ آنجا جمع شده و اشرف بنا شده
جمعه، مهر ۱۰، ۱۳۸۸
چه کسانی قوانین و میثاق بینالمللی را در عراق زیر پا میگذارند
36 گروگان مجاهد ربوده شده توسط پلیس عراق و نیروهای تحت امر ولایت فقیه در عراق دیروز با ضرب و شتم و با زور و در حال بیهوشی به محلی نامعلومی در بغداد منتقل شدند این اسیران مجاهد 66 روز است که در اعتصاب غذا بسر میبرند و اعلام کردندکه دست به اعتصاب غذای خشک خواهند زد. جان این گروگانها در خطر جدی قرار گرفته و اگر دست به اعتصاب خشک بزنند یقیناً تا چند روز دیگر این اسیران مجاهد در برابر تروریسم و ارتجاع در عراق جان خواهند داد
البته معلوم است که این گروگانگیری و بازداشت فقط و فقط خواست رژیم ایران است و حکومت ایران با اسم نوری المالکی هر جنایتی را در عراق برای خود مشروع میکند. سه بار قاضی و دادستان شهر خالص که در آن شهر، گروگانها بازداشت شده بودند حکم آزادی آنها را صادر کرد ولی به دستور نوری المالکی پلیس از آزادی گروگانها سر پیچی کرد و حتی دادستان کل عراق هم دستور آزادی این گروگانهای ربوده شده را صادر کرد ولی باز این مزدور خود فروخته به رژیم ایران از آزادی آنان ممانعت به عمل آورد.
البته روح اشرفیها با طوفانها و آشوبها خو گرفته و آمادهاند همه چیز خود را در این راه فدا کنند امٌا جنب جوش و کارزار بینالمللی برای آزادی این گروگانها همچان ادامه دارد. چند روز پیش مجمع پارلمانی شورای اروپا اعتراضنامه رسمی خود را به دولت عراق اعلام کرد
همچنین عفو بین الملل و مجمع حقوق دانان مستقل عراقی که شامل 12 هزار وکیل و حقوقدان هستند در بیانیهای خواستار آزادی بی قید و شرط گروگانهای شدند، ولی ظاهراً در دولت عراق اجرای قانون وجود ندارد و احترام به قوانین و میثاق بینالمللی اشتیاقی عقیم است. در این میان سکوت و بیعملی آمریکا نشان از گشاده دستی برای مذاکره با ایران است امٌا غافل از اینکه بار ِ بذرهایی که میکارد را نخواهد دید
دوشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۸
روز بازگشایی دانشگاهها
امروز ظاهراً قرار بر این بود که احمدی نژاد برای مراسم بازگشایی دانشگاهها و آغاز سال تحصیلی به دانشگاه تهران برود. امٌا از ترس کله پاچه شدن، وزیر علوماش کامران دانشجو را فرستاد . البته دلیل غیبت را خستگی از سفر نیویورک اعلام کرده ولی معلوم نیست چرا امسال خسته شده!! و سالهای پیش این خستگی را نداشت !!
البته سالها پیش احمدی نژاد فکر میکرد میتواند دانشگاه را تبدیل به حوزه کند و به ابزار کنترل قدرت دربیاورد ولی هر بار که پا به دانشگاه گذاشت دانشجویان او را هو کردن عکسش را جلوی چشمانش آتش زدند و مرگ بر دیکتاتور سر دادند و نگذاشتن آب خوش از گلویش پایین برود. امسال ولی این اعتراضات دانشجویی دیگر پشت حصار دانشگاه نمیماند بیرون آمده و به مردم پیوسته است
دوشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۸
شقه و شکاف عمیقتر میشود
از طرف دیگر مراجع قم و نجف یعنی اکثریت قریب به اتفاق اعلام کردند عید فطر روز دوشنبه است از جمله کسانی که در مقابل این حکم دینی خامنه ای صف آرایی کردند آیتالله منتظری، آیتالله صانعی، آیتالله بیات زنجانی آیتالله صافی گلپایگانی شیخ ناصر مکارم شیرازی، سید عبدالکریم موسوي اردبيلي، شیخ حسین نوری همدانی، سید محمد تقی مدرسی، سید صادق شیرازی، شیخ علی صافی گلپایگانی، شيخ وحيد خراساني، شیخ حسین مظاهری، شیخ اسحاق فیاض، سید محمدسعید حکیم، شیخ بشیر نجفی، آیت الله سیستانی، سید محمد حکیم را میتوان نام برد
یعنی هیچ مرجع تقلید نامداری این حکم خامنه ای را تائید نکرده است ببینید تا چه حدی خامنهای مطرود و منزوی شده و همه دارند از او و ولایت فقیهاش فاصله میگیرند. البته همه میدانستیم در میان روحانیون مرجعیت خامنهای هیچ پایه دینی ندارد ولی هیچگاه این چنین رو در روی خامنهای نمیایستادند و همیشه ترجیح میدادند اختلافات بروز داده نشود
امٌا حالا مراجع دینی هم وقتی میبینند مردم اراده کردند خامنهای و بساط ظلمش را از سر راه خود بردارند، برای اولین بار جدایی آشکار خودشان را در مناسبتهای مذهبی با خامنهای بوضوع نشان میدهند علمای دینی هم میدانند که این عظما رفتنی است و این خود نشان از شکستن طلسم ولایت فقیه است .
کاریکاتور احمدی نژاد به مناسبت اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل
جمعه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۸
سهشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۸
جمعه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۸
حکایت کوتاه یازده سپتامبر
.
پنجشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۸
بيانيهً "زندانيان سياسي از بند رستهً ايران"
یاران ما زندانند یا کشته در میدانند!
نسل جوان برآمده از انقلاب ۵٧ در "بهار آزادی" تازه اولین رایحه و نسیم آزادی را تجربه میکرد که با کابوس فاشیسم مذهبی و ارتجاع قرون وسطایی مواجه گردید. حاکمیت غریبی که بر امواج توهّم و تحجّر و توحّش سوار شده بود و در بربریت و بیدادگری، بشریت معاصر هرگز نظیر آن را به خود ندیده بود.
نسل انقلاب با اینکه هنوز نهال جوانسال زندگی سیاسی-اجتماعی اش قوام و اقتدار نیافته بود، در مقابل این دیکتاتوری و در دفاع از آزادی ایستاد و طی مقاومت سالیان در مصاف با شحنگان پیر و جلادان جرّار و در زیر ضربات تبرداران، با قامتی زخمی و خون چکان تاب آورد فقط به امید فرا رسیدن دوباره بهار و رویش ناگزیر جوانه ها و پرک کشیدن جوجه ها در آشیانه ها...
قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ٦٧ فراز هولناکی بود از سلسله جنایات بی پایان جباران و تبرداران حاکم که با فتوی و فرمان خمینی تبهکار، برای پاک کردن صورت مسئله زندانیان سیاسی و "تمام کش" کردن نسل انقلاب بهمن و ریشه کن کردن نهال مقاومت انجام گرفت.
ارتکاب این جنایت سیاه از روز ۵ مرداد، با احضار اولین دسته از مجاهدین زندانی از بندهای زنان و مردان زندان اوین، توسط "کمیسیون مرگ" آغاز گردید و در طی حدود دو ماه در سراسر کشور، هزاران زن و مرد دربند و دلاور مجاهد خلق و صدها زندانی دگراندیش و چپگرا از بند مردان، در سکوت و سانسور مطلق خبری، به دار آویخته شدند.
علیرغم بسیاری گفته ها و شنیده ها از معدود بازماندگان این جنایت بیسابقه، هنوز بخش اعظمی از جزئیات و ابعاد این فاجعه ملی و تقریبآ تمامی اسناد این جنایت بزرگ علیه بشریت، مکنون و در تاریکخانه های رژیم مخفی و مدفون است و قطعآ تا روز فروافتادن پرده ها و سرنگونی رژیم ملاها ناگفته و نهان خواهند ماند.
البته ما، همه ما زندانیان سیاسی از بند رسته، همراه با همه مردم ایران، بسی رنج بردیم در این سال سی!
و حالا نسل جوان و جلودار امروز ایران، همان جوانه ها و جوجه های دیروز این میهن هستند که قد کشیده اند، پروبال گشوده اند، و این چنین بپاخاسته و با قیام پرشکوه و دلاورانه خود میروند تا رویای نیمه تمام سه نسل را با اتکا به تجربیات خونین مبارزاتی و دستاوردهای گرانبار نسلهای پیشین، و با برخورداری از آگاهی گسترده اجتماعی و دانش مدرن تکنولوژیک، در روند یک انقلاب ملی و دمکراتیک محقق کنند.
قدرمسلم اینست که با خیزش و خروش میلیونی دو ماه اخیر و در اولین مراحل قیام سراسری، این نسل، با غرور و غیرت آستانه یأس و ترس را پشت سر گذاشته و دیوار تسلیم و سکوت را در سطح و عمق جامعه فرو ریخته و لرزه بر پیکر حاکمیت ننگین ملایان انداخته است، و البته تا همین جا صدها شهید و هزاران مجروح و اسیر تقدیم آزادی کرده است.
انفجار اجتماعی و قیام دامنه دار و با دوام اخیر در شرایطی بروز میکند که رژیم شیاد و شرور آخوندی تصور میکرد با کشتار و جنایات بیسابقه دهه شصت و بخصوص قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ٦٧ و البته به ضرب تحریف و فریب و سانسور مستمر موفق شده است نسل جدید را بطور کامل از ارزشها و آرمانهای اصیل نسل انقلاب ۵٧ و همینطور میراث والای ملی و فرهنگی ایران زمین، منفک و دچار گسست برگشت ناپذیر کند.
حال آنکه همگام با جنبش عظیم مردم به جان آمده و در این فضای اعتلای اجتماعی و در روند پرشتاب تعمیق آگاهی های سیاسی مردم و ایزولاسیون رژیم، گسست و شکاف بین خلق و حاکمیت ضد خلقی هر چه بیشتر و عمیق تر میشود؛ جریانات و جنبشهای مترقی دانشجویی، کارگری، زنان، روشنفکران، معلمین ...همچون رودهایی شتابان به دریای خلق می پیوندند؛ کیفیتهای نوین انقلابی با سرعت خیره کننده ای، حفره و شکافهای کهنه درون خلقی را پر میکنند و ارزشهای ارتجاعی و طبقاتی از روابط و مناسبت اجتماعی پس زده میشوند؛ فواصل زمانی و سرفصلی درنوردیده میشوند و ٣٠ خرداد ٦٠ با ٣٠ خرداد ٨٨ پیوند میخورند؛ "خاوران" و دیگر گورستان های بی نام و نشان قربانیان کشتارهای سیاسی دهه شصت، "گلزار" و گلباران میشوند و زیارتگاه مادران داغدار و پدران عزادار و میعادگاه قلوب نسل جوانی میشوند که چه بسا در آن دوران سیاه هنوز چشم بر این جهان نگشوده بودند؛ آرمانهای ملاخور شده و آرزوهای برباد رفته انقلاب ضد سلطنتی، در مداری بالاتر بار دیگر در سرود و درود خلق بپاخاسته ایران فریاد میشوند؛ همه صداها یک "ندا" میشوند و مظلومیت یک نسل سوخته در چهره "ترانه" تصویر میشود...
از سوی دیگر، حاکمیت ننگین ولایت فقیه که در امواج خروش خلق، ناقوس مرگ و فنای تاریخی خود را می بیند با بیرحمانه ترین شیوه ها، جوانان دلیر و مردم شجاع میهنمان را در خیابانها و در ملاء عام سرکوب میکند و با چوب و چماق و باطوم و زنجیر وکارد و تبر و تیر، ترور میکند و به خاک و خون میکشد و همزمان با کثیف ترین و شنیع ترین روشها هموطنان و عزیزان دربندمان را در زندانها شکنجه و سلاخی میکند. افشای گوشه ای از جنایات ضدبشری و تجاوزات جنسی توسط پلیدترین مزدوران رژیم جهل و جنون، در حق پاک ترین و بی پروا ترین دختران و پسران ایران زمین که یادآور جنایات بیسابقه همین رژیم در دهه خونین شصت میباشد، چهره کریه این حاکمان فاسد و دین فروش و دنیا پرست را در پیشگاه مردم ایران و جهان، عریان و نمایان تر کرده است. بی تردید رفتار حیوانی و ضد انسانی با زندانیان دست بسته در کهریزک و اوین و دیگر شکنجه گاهها، میبایست به عنوان "جنایت علیه بشریت" مورد بازخواست و حسابرسی عاجل بین المللی قرار بگیرد.
ما، زندانیان سیاسی از بند رسته ایران، که مدتهای مدیدی از عمر خود را در زندانها و کشتارگاههای سیاسی رژیم حاکم بر ایران بسربرده ایم و شاهد پرپر شدن گلهای وجود بیشمار یاران خود در زیر شکنجه و یا در برابر جوخه های مرگ بوده ایم، یاد و خاطره قربانیان جنایت "قتل عام زندانیان سیاسی" در تابستان ٦٧ را که سرفرازانه بر فراز دارها شدند گرامی میداریم.
همچنین ضمن بزرگداشت شهدای والامقام "قیام" اخیر ایران و ادای احترام نسبت به تک تک آن عزیزان جانفشان، آرزوی سلامتی کامل برای تمامی مجروحین، و صبر و پایداری برای کلیه خانواده ها و هموطنان داغدار داریم.
جوانان دلیر و شکنجه شده و هتک حرمت شده و زندانیان سیاسی مقاوم در سراسر ایران، براستی افتخار نام ایران و ایرانی و حرمت کلمه آزادی هستند و ما همه آن دلاوران را، یاران همبند و همدرد خود و از عزیزترین خواهران و برادان و رفقای خود میدانیم. پس به سبک بچه های زندان، دستان آنان را به گرمی میفشاریم و در آغوششان میکشیم و با هم زمزمه میکنیم: "نترسید نترسید ما همه با هم هستیم".
زندانيان سياسی از بند رستهً ايران
رونوشت به: جوانان دلیر و خلق کبیر ایران
اسامي به ترتيب حروف الفبا:
امرالله ابراهیمی
ناهید ابراری
محسن ابودردا
مصطفی احمدی
نسترن احمدی
شاپور احمدی
فاطمه اختری
رضا اخوان
ابوالفضل اخباری
احمد آسیابانی
منوچهر اسحاقی
محسن اسحاقی
مهدی اسحاقی
کرامت اسماعیلی
محمد اسماعیلی
مهدی اسماعیلیان
حمید اشتری
مسعود اشرف
زهرا افشاری
ربابه افراز
جهانگیر اقدامی
صدیقه اکبری
فرزین اکبری
مصطفی الهیاریان
عطيه امامی
همدم امامی
مينا انتظاری
محمد اندرزی
شکرالله باستی
خندان بخشی
لاله بخشی
علیرضا برازجانی
محمد علی برزگرزاده
محمد رضا برگ بیدی
منصور باطنی
جورج باغبانیان
مهدی بندار
اکبر بندعلی
رحیم بنکدار
سعید بهشتی
سيمين بورچی
همنشين بهار
رامین بهجت
اعظم پاشا
شهرنوش پارسی پور
اصغر پهلوانلو
ایران پرتوی
حامد پيرا
شریف پیران
شهپر تاجزاده
محمد تقوایی
اشرف ترک پور
بهرام تحريری
فرید تهرانی
محمدحسین توتونچیان
مرتضی توتونچیان
اصغر جدی
اعظم جمالزاده
جواد جمشیدی
رضا جُدیری
سهراب جواديان
محمد جوانمردی
مهدی جواهری
مصیب جلالی
مهدی جوادی
امیرحسین جوکار
معصومه جوشقانی
یدالله جهانی
سهیلا چرخکار
جعفر چهره نگار
سارا حافظی صافی
محمد حبیبی
امیر حسینی
مصطفی حسينی
ملیحه حسینی
شاهین حسنی
اکرم حیدری
فرخ حيدری
جمال خشنود
کمال خشنود
مسعود خواجه علی
سیاوش خواجوی
احد خوش باطن
علی دروازه غاری
فريبا دشتی
محسن درودیان
محمود دلاوری
مجتبی ربیعی
فرشته رحمتی
زهرا رزّاز
علیرضا رسایی
داوود رضاپور
فیروز رضایی
رضا روستا
مهدی رضوی
بهرام رضوانی
لعیا روشن
حسن ریوندی
محسن زادشیر
محمد علی زمانی
بهزاد زمانیان
مهوش زراعت پیشه
فریدون ژورک
محمود سالخورده
زهرا سادات معینی
آرش سپهری
سيامک سعيدپور
میترا سعیدی سامانی
سعيد سعيدی
کامران سقا
حمید سنانی
بهروز سورن
حمید سیدحسین زاده
تقی سیاح نژاد
زری شایسته
محمد شالباف
امیر شجاعی
صادق شجاعی
شهنام شرقی
جواد شفایی
رضا شکری
مریم شکوه عبدی
منیژه شیری
بهروز شهریاری
شهلا صافی ضمیر (مرجان)
طیب صادقیان
علیرضا صدیقی
شهرام صفاپور
محمد صفا
طیبه صفری
علی صفری
خسرو ضیایی
علی عبادی
زینت عباسپور
رضا عباسی
اصغر عباسیان جزی
علی عبدالحسین پور
عفت عبری
حسین علیرضایی
شکوفه علیرضایی
رحمان علی کرمی
مرتضی عدیلی پور
پوران عطاپور
بهناز عطارزاده
احمدرضا عموزيدی
جمشید غلامی
غلامرضا فتح الهی
فرخ فرخيار
فریبرز فرزان
مهرداد فراهانی
بتول فقاهتی
ابوالفتح فروزنده جو
بهروز قربانی
محمد قربانی
مهناز قزلّو
خدیجه کامیار
مهرداد کاووسی
عبدالله کارگرنژاد
مجید کاظم زاده
مهناز کبرایی
امرالله کردستانی
مهدی کرمانشاهی
محمد کشاورز
محمد کشفیان فرد
فلور گزی
کریم گزی
اصغر گلکار نژاد
لعیا گوهری
ناصر گیویان
یدی لرستانی
زری لونی
محسن لونی
محمد رضا ماسالی
دارا مالکی
راضیه متین زاده
اردشیر محبیان فرد
ابراهیم محمد رحیمی
سعید مجیدی
اکبر مردادیان
کریم مرادی
غلام مریدی
رضا مشیری
ایرج مصداقی
وجیهه معینی
حجت مقدم
حسن مقصودی
سعید مقصودی
احمد معلمی
هایده معتمد
مرتضی مهاجر
مرجان میرزاده
آفرین طاهری
فریبرز ممتحن
کاوه ملکی
مجید موسوی
رمضان موسوی
عباس نائبيان
ماهرخ نامداری
شيرين نريمانی
شکوه نسب
ناهید نرگسی
فاطمه نيکنام
شایسته وطن دوست
فریبا هادی خانلو
فریندخت هادی خانلو
فرید هرماس
محمد يونسی
هایده یونسی
آدرس ايميل برای بيان نظرات و پيوستن ساير زندانيان سياسی به ليست حاميان اين بيانيه:
zendanian_siasi@yahoo.com
پانویس:
-------
* زندانیان سیاسی حاضر در این لیست 208 نفره که تک تک آنان برای بازجوها و زندانبانان رژیم چهره های شناخته شده ایی هستند، مجموعآ حدود هزار سال (معادل ده قرن) زجر و زندان و شکنجه را در زندانها و سیاه چالهای مختلف رژیم آخوندی تحمل کرده اند.
* اسامی بسیاری از همبندان و همسلولی های حامی این بیانیه که ساکن داخل کشور هستند، بدلیل ملاحظات امنیتی در این لیست منظور نشده است.
تهیه و ارسال از، فعالان حقوق بشر و دمکراسی در ایران
جمعه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۸
ریسمان ِ پوسیده ِ لنگر ولایت فقیه
الان هم رژیم پا به گور سرنگونی را در چشم انداز نزدیک خود میبیند و برای اینکه نعش گندیده خود را بر پا نگه دارد زبونانه به چارهگری پرداخته و یکی یکی سنگرهای دیرینه خود را ترک میکند و وادار به عقب نشینی شده است یکی از عقب نشینیهای اخیرش لغو سه شب مراسم احیای امسال بر سر قبر خمینی است رژیم از ترس تجمع معترضان و مخالفان، طی اطلاعیهای لغو کلیه مراسمها را در این سه شب اعلام کرد
همچنین راهپیمایی روز 27 شهریور هم که در ایران به نام روز قدس موسوم است و همه ساله این نمایش به یک کارزار تبلیغاتی مسخرهای از طرف رژیم ملایان انجام میگیرد، امسال هم چون کابوس وحشتناکی خواب آرام را از آخوندهای حکومتی گرفته چون مراسم روز قدس و تبلیغات آخوند نشان نه تنها دیگر محلی از اعراب در بین ملت ایران نخواهد داشت بلکه حضور مردم و مخالفان حکومت در خیابانها جواب دندان شکنی به یاوههای تبلیغاتی کودتاچیان خواهد شد یا باید رژیم جام زهر این روز را به سلامتی خمینی کفن پاره بالا بکشد یا این که مراسم و راهپیمایی روز قدس را هم لغو کند یعنی یکی دیگر از سنگرهای دیرینه خود را ترک کند!!
در واقع جنبش قیام مردم ایران مثل فنر فشرده شده است و هر لحظه آماده ریختن به خیابانهاست و دیگر رژیم هیچ راهپیمایی و مراسم نمایش قدرت مثل 22 بهمن و روز قدس و... به شکل سابق نخواهد داشت و بدیهی است لغو این نوع مراسم ها هم خود نشانه بارز اعتلای بر حق مقاومت مردم ایران علیه استبداد مذهبی است
یکشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۸
يورش وحشيانه مزدوران زندان گوهردشت به زندانيان سياسي
و بعد کلیه زندانیان را به محوطه زندان برده و زیر آفتاب داغ تا پنج ساعت نگهداشتند در اين مدت زندانيان حق استفاده از سرويسهاي بهداشتي نداشته و از نوشيدن آب نيز محروم بودند. در اين حمله پاسداران وحشي تمامي وسايل شخصي زندانيان و سلولهاي آنان را بهم ريخته و مورد تفتيش قرار دادهاند و علاوه بر تخريب وسايل فردي زندانيان تمامي دست نوشته آنان را با خود برده اند.
تو بند 4 زندان گوهر دشت زندانیان سیاسی نگهداری میشود از جمله این زندانیان آقايان سعيدماسوري، صالح كهندل، محمدعلي منصوري، شيرمحمد رضايي، هوديازرلو، افشين بايماني، منصور اسانلو (رئيس هئيت مدير سنديكاي شركت واحد) و منصور رادپور، سيدرضا حسيني، حميد و اصغربنازاده، طالب هاشمي، ارژنگ داوودي و آقاي علي معزي را میشود نام برد
از سوی دیگر امروز روز ملاقات خانواده ها با زندانیان در زندان گوهردشت بود بعضی از خانوادهها از شهرستانهای دور و بعضیها هم با زبان روزه برای دیدن عزیزانشان آمده بودند و این خانوادهها را تا ساعت 3 بعداز ظهر د ر انتظار نگهداشتند
دوستان وبلاگ نویس
زندانیان سیاسی در شرایط و وضعیت بدی بسر میبرند باید افکار عمومی را نسبت به مسئله زندانیان سیاسی حساس کنیم تا رژیم آخوندی نتواند در این مقطع حساس به مقاصد شوم خود مثل سال 60 و سال 67 برسد .
مسئوليت يورش وحشيانه امروز به دستور وزارت اطلا عات صورت گرفته و توسط علي حاج کاظم و علي محمدي رئيس و معاون زندان، کرماني رئيس حفاظت و اطلاعات زندان، نبي الله فرج نژاد معاون حفاظت و اطلاعات زندان ، شجاعي و حبيب کرمي به اجرا در آمده است .
کرماني و نبي الله فرج نژاد خود شخصا در ضرب وشتم و توهين به زندانيان سياسي و ساير زندانيان شرکت داشتند و به دستور آنها زندانيان با باتون، مشت و لگد مورد ضرب وشتم قرار گرفتند
این واکنش ها عجولانه و از ترس سرنگونی رژیم رو به مرگ ولایت فقیه است، مردم بلند شدهاند و توی گوش ولایت فقیه خواباندند بخاطر همین تظاهرات مسالمت آمیز مردم را به گلوله میبندد و میگوید این ها اختشاش گران هستند و به مال و اموال عمومی صدمه میزنند!! معلوم نیست چرا تجمعات در بهشت زهرا را سرکوب میکند ؟ آیا آن جا هم مال و منالی هست !!
از سوی دیگر رژیم توسط مزدوری مثل نوری مالکی که دشنه دژخیم خامنه ای را تیز میکند به شهر اشرف حمله جنايتكارانه میکند که 11 كشته و 500 زخمى در ميان ساكنان اشرف بر جا
میگذارد و 36تن از افراد حفاظت شده توسط مزدوران عراقى به گروگان گرفته میشوند
خب طبیعی است که در زندانها هم واکنش این چنینی از خود نشان میدهد اگر ترسی در دل رژیم نبود چه نیازی داشت که دست به این همه سرکوب بزند !!
یکشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۸
روزهای غم شمار سال شصت
امٌا خوشحالم که بعد از انتصابات ریاست جمهوری و اعتراضات، هر وبلاگی را که باز میکنم میبینم، دیگه کسی کمتر از سرنگونی رضایت نمیدهد !! یک زمانی در این وبلاگستان کسی از سرنگونی و براندازی حرف میزد رو سرش میریختند و فحش و ناسزا سر میدادند!!
ولی الان طوری شده که حتی دیگر لزومی به افشاگری رژیم آخوندی نداریم خود آیت اللهها و رهبران مذهبی صانعی و طاهری و کروبی و موسوی و ….جنبش سبز نظام را به اندازه کافی افشا میکنند و از حکومت دیکتاتوری حرف میزنند از شکنجه در زندانها، از سرکوبشدگان و از حقوق و مطالبات مردم، و از نبود آزادی بیان میگویند همان حرفهایی که ما 28 سال فریاد میزدیم و این ها بعد از 28 سال تاخیر این روزها بیان میکنند 28 سال خون و دل خوردیم تا توهم زدایی شود تا بفهمند و آگاه شوند و بدانند و واکنش نشان دهند باز هم جای شکرش باقی است که امروزه میفهمند و ایستادگی میکنند
وقتی امروزه در خبرها و سایتها و وبلاگها از تجاوز به زندانیان و اعمال خشونت و شکنجه و نادیده گرفتن حقوق انسانها در زندانهای جمهوری اسلامی را میخوانیم، و وقتی در رسانهها و در اینترنت خبر ِ تقلب در انتخابات، و انتصاب گماشته خود فروخته توسط شخص ولی فقیه در نظام جمهوری اسلامی انعکاس مییابد، برای ما چیز تارهای نیست، با خود فکر میکنم چه هزینه سنگینی، بقول شاملو بهترین و زیباترین فرزندان آفتاب و باد پرداختند، تا به این جا رسید و چه مرواریدهایی از دست رفت تا نظام در آستانه سرنگونی قرار بگیرد. کاری که مدت مدیدی در انتظارش بودیم یا به تحققش امید داشتیم و حالا صورت عمل گرفته است و آشکار شده و در رسانهها میخوانیم
سال 60 وقتی دوست نازنینم رحمان که 16 ساله بود و به همراه من دستگیر شد و او را نا جوانمردانه به جوخه آتش سپردند صدایی از کسی بلند نشد و نسل من این توفیق را نداشت که از طریق اینترنت کمپین و پتیشن درست کند و اطلاع رسانی کند و در همان سال 60 و در همان زندان باشگاه افسران رشت که من و دوستانم زندانی بودیم 7 مجاهد را زنده زنده در آتش سوزندان و الان کسی اصلاً به یاد نمیآورد
هنوز وقتی صدای تلاوت قرآن را میشنوم نا خودآگاه خودم را در زندان حس میکنم و صدای آن بلندگویی که هیچ وقت قطع نمیشد روحم را دوباره به گروگان میگیرد. آن روزها خمینی در ماه اتراق کرده بود و جنباندن مردم از آن نقطهای که ریشه گرفته بودند بسیار دشوار بود. بندهای عمومی زندانها گنجایش انبوه دستگیر شدگان را نداشت و بچهها در راهروها میخوابیدن و هر از گاهی نیمههای شب کسی را برای اعدام صدا میزدند و در دل شب اعدامی کیسه وسایلش را برمیداشت و طول راهرو را طوری قدم به قدم میرفت تا دست و پای زندانیان در خواب رفته را زیر پایش قرار ندهد
نه تلفنی بود و نه ملاقاتی و خانوادهها هیچ خبری از فرزندانشان نداشتند و تنها زندانیان آزاد شده پیکهای ارتباطی با خانوادها بودند و اخبار و وضعیت زندانیان را بازگو میکردند و آن روزی که باید با پدر فرشید نوروزی که در رشت پمپ بنزین داشت و قرار بود با او تماس بگیرم، آن روز چقدر برایم سخت و دشوار بود، چون باید به آن پدر میگفتم که به فرشید حکم اعدام دادند و قرار است فردا پس فردا اعدامش کنند، چطور میتوانم صورت سالخورده آن پدر را از یاد ببرم . خطوط صورت او را هیچ وقت نمیتوانم در قالب واژه بازگو کنم! فرشید را هم تیرباران کردند
چطور میتوانم صدای حسین را فراموش کنم که موقع بیرون آمدن از بند آمد و در گوشم گفت: «بیرون رفتی پدرشان را در بیار» گلوله ها آرزوی حسین را دریدن و الان زیر خروارها خاک خوابیده است نیست تا ببیند ا پدر آخوندها به مفهوم واقعی کلمه در آمده است
چطور میتوانم گونههای سرخ شده دوست نوجوانم رحمان را در آن بعدازظهر تابستان، وقتی که پاسداران نامش را دم در آهنی برای اعدام خواندند، از یاد ببرم بچهها به دورش حلقه زدند و به نوبت بر گونههای بیگناه و معصوم او بوسه میزدند و من آخرین نفر بودم که او را در آغوش کشیدم و پاسدار بند او را از دستانم ربود، ما رحمان را این سوی میلهها، بوسه باران کردیم پاسدان آنسوی میلهها او را گلوله باران کردند
خاطرات دیگرم از زندان
بخوان اي همسفر با من.
یکشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۸۸
ای ایران
بیا ایران صدایم را صدا کن
مرا با گوش عالم آشنا کن
مرا بگذار با یارانم امشب
ببر در کوی موبدانم امشب
دلی خونینتر از رویای فرهاد
پریشانتر زخواب لاله در باد
دوباره ریخت در جانم نوایش
صدای پر طنین غصههایش
جمعه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۸
خواب سید علی خامنه ای
مغروران، فروتنی را به من آموختند، بی قراران صبوری را ، بدکاران درستی را و سرانجام نوادری که روح بی آلایشی دارند به من آموختند که از قلوبشان معماهای مرئی و نامرئی هستی را بخوانم
پتیش برای حمایت از ساکنان اشرف
دوشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۸
تخلف تحلیف شد
امٌا آقای احمدینژاد دریغ از آن روز که به پایان برسد و تو نیاموخته باشی که روی دست ولایت فقیه باد کردهای و زیر پای مردم داری له میشوی شما دقیقاً بر روی گسل قیام اتراق کردی و فرو خواهی ریخت
آمده بودند تا انتقام قیام مردم را از اشرفیان بگیرند
آمده بودند تا اشرفیان را تسلیم و اشرف را تخلیه کنند
آمده بودند تا جنایت علیه بشریت را تکمیل کنند
آمده بودند تا با به خون کشیدن اشرف قیام را خاموش کنند!
امٌا اشرفیان کاسههای سرشان را سپر کردند
و ترس را در میدان نبرد منفجر کردند
هر چه تبر زدي به من زخم نشد جوانه شد..... بغض وداع با شهيد آه نشد ترانه شد
خون يلان اشرفي در رگ غيرت وطن..... ازخم كوچه ها گذشت سيل شدو روانه شد
چنگ زدي كه بركني ريشه كوه نور را..... سنگ به سنگ كوه ما شعله ي پرزبانه شد
بند زدي به دست ما در طمع شكست ما..... پيكر بي شكست ما تير شد و كمانه شد
تير زدي , تبر زدي , بر تن بي سپر زدي .....اين تن خون چكان من از شرفم نشانه شد
هرچه به كينه تاختي تا بكشي تو نام را .....نام و نشان اشرفي زمزمه ي زمانه شد
شنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۸
جنایت علیه بشریت
در تهران میبینیم به تظاهرات مسالمت آمیز مردم یورش میبرند و با سلاح گرم و سرد میکشند و مجروح میکنند. و جوانان مقاومت و جنگ و گریز میکنند مردم در ِخانهها و مغازهها را باز میگذارند تا جوانان در صوت هجوم وحشیانه مزدوران پناه بگیرند امٌا در اشرف جنگ و گریز نیست مقاومت است و مقاومت آن هم با دستان خالی و مغازه و خانهای هم نیست تا در آن پناه بگیرند امٌا در عوض در این شهر پیشقراولانی هستند که در کوران نبرد از هفت دریای خون عبور کردند اینها اگر چه بی سلاح هستند امٌا آدمهای بی انگیزه و راحت طلب یا بیهویت و بیتاریخچه نیستند که با دیدن 2000 نیروی مسلح دستانشان را بالا ببرند و تسلیم خامنهای و نوری المالکی بشوند!!
مجموعهای از فیلمهای این جنایت علیه بشریت را در فیس بوک و اینجا قرار دادم جنایتی که توسط رژیم ایران و همدستان عراقی آن و با نظارت امریکا صورت گرفت
هجوم مغول وار و آخوند وار نيروهاي مالكي جنايتكار به مجاهدين بي دفاع شهر اشرف. در اين كليپ شما مشاهده خواهيد كرد كه اين جنايتكاران با چوب و چماق و لودر و ... چگونه به ضرب و شتم و قتل مجاهدين مشغول هستند. با ضربات چوب يكي از اين جنايتكاران مجاهد شهيد امير خيري دچار ضربه مفزي شده و به شهادت رسيد
تصاوير حمله به شهر اشرف توسط نيروهاي مالكي جنايتكارو مصاحبه با تني چند از زنان مجاهد
مصاحبه با حسن نظام الملكي پدر مجاهد شهيد سياوش نظام الملكي كه در روز 6 مرداد 88 توسط نيروهاي مالكي جنايتكار در شهر اشرف به شهادت رسيد
سرقت خودروهاي مجاهدين توسط نيروهاي عراقي
در اين كليپ شما مشاهده ميكنيد كه نيروهاي مالكي جنايتكار در شهر اشرف اقدام به سرقت خودرو از مجاهدين ميكنند. زنان مجاهد خلق از سرقت يكي از خودروها ممانعت به عمل آوردند
حمله به شهر اشرف توسط نيروهاي مالكي جنايتكاردرروز 6 مرداد 1388
جمعه، مرداد ۰۹، ۱۳۸۸
سهشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۸
اشرف در آتش و خون
این جنایتپیشگان آمریکایی که بقول خودشان دموکراسی و قانون را برای عراق به ارمغان آوردند در روز روشن اجازه میدهند تا قوانین بین المللی و حقوق مکتوب پناهندگان افراد حفاظت شده در اشرف توسط دولت عراق نادیده گرفته شود و به خواست رژیم ایران و به طور مستقیم راه را برای قتل عام مخالفان حکومت فراهم میسازند
بعد از آن که مجاهدین با تقاضا نامه کتبی به مقامات عراقی اعلام داشتند و به زبان ساده گفتند حالا که دو گزینه پیش روی ما قرار دادید یعنی یا به اروپا و یا باید به ایران باز گردیم!! و از آنجائیکه از سر خوشی به بیابانهای عراق نیامدهایم بلکه اساساً برای نبرد و در هم کوبیدن رژیم ضد انسانی آخوندی به جوار خاک میهن آمدهایم، پس اگر قرار باشد انتخابی داشته باشیم اگر رژیم ایران زیر نظارت سازمان ملل و صلیب سرخ جهانی بپذیرد، و به مقامات عراقی و امریکایی بعد از انگشت نگاری تمامی اعضاء التزم دهد تا پس از بازگشت اعضای مجاهدین به ایران مورد بازداشت و تعقیب و شکنجه و زندان قرار نگیریم و هم چنین اگر از آزادی بیان در ایران، یعنی همان چیزی که رژیم ادعای آن را دارد برخوردار باشیم نه تنها ساکنان اشرف بلکه تمام پشتیبانان مقاومت به ایران باز خواهند گشت
این تقاضا نامه رسمی انگار رژیم را در یک مخمخصه جدی قرار داده چون سالهاست که رژیم آخوندی به کرات اعلام کرده که بسیاری از مجاهدین به ایران برگشتهاند و در ایران دارند در آرامش زندگی میکنند و حکومت هم کاری به کارشان ندارد !!
حمله به ساکنان اشرف و سرکوب آنها دقیقاً همان خط و خطوط و واکنشی است که نیروهای سرکوبگر آخوندی در خیابانهای تهران به اجرا در میآورند و این روزها مردم ما هر روز شاهد آن هستند. ولی در رژیم های دیکتاتوری وقتی قیام شکل میگیرد همیشه سرکوب نتیجه معکوس دارد
شنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۸
جمعه، مرداد ۰۲، ۱۳۸۸
اعتصاب غذا به ایتالیا هم رسید
محل برگزاری این اعتصاب غذا در کجاست؟
در مرکز رم توانستیم یک دفتر فرهنگی بگیریم. باید از قبل از لحاظ حضور یک پزشک هماهنگ می کردیم. نتوانستیم این مجوز را در مقابل دفتر سازمان ملل متحد بگیریم. چون چادر نداشتیم و در ضمن آنجا باید آمبولانس حاضر باشد و به ما این مجوز را ندادند. به همین دلیل توانستیم یک دفتر فرهنگی بگیریم که تمام امکانات در آن وجود دارد. در اینجا پزشک برای کنترل اعتصاب کنندگان داریم. این اعتصاب تا فردا شب ادامه دارد. مانند بقیه کشورها.
البته هر حرکت و هر اعتراض و تجمعی که بتواند ضربهای هر چند ناچیز به ارکان ولایت فقیه و شخص خامنهای وارد کند قابل تحسین است ولی یا من نمیفهمم یا اینکه اعتراضات خارج از کشوری بسیار تغییر ماهیت پیدا کرده !! آخه برای دو روز اعتصاب، که نیاز آنچنانی به آمبولانس و مراقبتهای پزشکی ندارد !
یادم میاد سال 67 وقتی رژیم زندانیان سیاسی را قتل عام میکرد ما دانشجویان آن زمان در همین شهر رم حدود هفتاد هشتاد نفری بودیم به مدت 14 روز دست به اعتصاب غذا زدیم نه دکتری و نه آمبولانسی در محل مستقر بود. تا ده روز هم اصلاً کسی بیمارستان نرفت ولی بعد از 10 روز قوای جسمانی به مرور تحلیل میرفت و چند بار آمبولانس صدا زدیم و چند تا از بچهها را به بیمارستان منتقل کردیم .
انعکاس اعتصاب غذا هم به این شکل نبود!! که مثلاً برای دو روز اعتصاب غذا، بیبیسی تشریف بیارد و گزارش تهیه بکند و یا مثل اعتصاب غذای ایرانیان در امریکا، هر روز صدای امریکا خبرنگار و دوربین بفرستد تا گزارش مستمر، و رپرتاژ روزانه تهیه بکند! داخل زندانها طناب دار بود و حکم خمینی و خارج از کشور هم سیاستمداران تجارتپیشه غربی، همه ریخته بودند برای کمک رسانی به آخوندها ولی با همان امکانات و محدودیتها، توانستیم صدای زندانیان سیاسی را به گوش نهادهای حقوق بشری برسانیم تا جایی که صدای اعتصاب غذای ما به گوش ناشنوای رژیم آخوندی رسید و رفسنجانی آمد تلویزیون و گفت حالا گیرم چهار نفر هم در خارج از کشور در اعتراض به ما گوشت خوک نخوردند!! آیا چیزی عوض میشود !!
بنازم به دست روزگار و بنازم به دست مقاومت که امروز رژیم را گوشه رینگ انداخته و هر کی از راه میرسد یک تو سری به این واپسگرایان متحجر میزند و هر کی را میبینی از سرنگونی این رژیم حرف میزند. امید تکیه گاهی است که آن را نمیبینی !
سهشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۸
سقوط
الان که دارم این کاریکاتور سقوط را در وبلاگ میگذارم در چهار راه کالج و میدان مخیرالدوله مردم تهران در حال تظاهرات و درگیری با ماموران انتظامی هستند و نیروهای سرکوبگر امنیتی از ترس تجمع و تظاهرات مردم، در میدان هفت تیر مستقر شدهاند
در چنین روزی در 30 تیر 1331 نیروهای ارتش که به دستور شاه به خیابانهای تهران و اطراف مجلس آمده بودند برای سرکوبی تظاهرات مردم به آنان شلیک میکردند. ولی اراده پولادین مردم دولت قوام السلطنه را ساقط کرد و امروز هم همان گامها و همان اراده پولادین ولایت فقیه را در آستانه سرنگونی قرار داده است
و در چنین روزی یاد و خاطره دکتر محمد مصدق را گرامی میداریم که هنوز در اعتراضات همه اقشار و جوانان و دانشجويان يادآور ايستادگي و جسارت در برابر ديكتاتوري و استعمار است
پنجشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۸
سهراب ما نمرده ، ولایت است که مرده
این قافله سر باز ایستادن ندارد. شب گذشته در مقابل منزل سهراب اعرابی، اهالی شهرک آپادانا تجمع اعتراضی برگزار کردند و یاد و خاطره سهراب را گرامی داشتند خون سهراب و ندا و صدها سرو نوخاسته ِ راه آزادی دیوار اختناق را شکست و به قیام سراسری مردم ایران تداوم بخشید .
کانونهای پرتپش انقلاب را الان همه جا میشود دید، در بهشت زهرا، در مقابل زندان اوین، و با حضور مستمر خانوادههای زندانیان سیاسی که رو در روی دژخیمان ایستادهاند، در پشت بامها، در پارکها ،
شهادت سهراب را به مادرش خانم پروین فهیمی تسلیت میگوئیم و امروز دایی سهراب، اصغر فهیمی که از اشرفیان شهر شرف است، همراه با مجاهدین در مراسم با شکوهی در مزار مروارید یادواره سهراب را گرامی داشتند . یادش گرامی باد
پنجشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۸
18 تیر
امشب در فیس بوک در میان انبوه فیلمها و عکسها، و جنگوگریزهای خیابانی به یک فیلم و نوشته کوتاهای برخوردم، که در آن مردی با فرزند کوچکش در خیابان ولی عصر تهران دیده میشود که با نوای یار دبستانی به تکدیگری مشغول است و در زیر آن آمده است:
همه چیزی که امروز دیدم، نوای یار دبستانی و دخترک شادمان، تهران غمگین و وحشت زده از فضای نظامی حاکم و بوق اعتراض ماشین ها و مردمی که گاهگاهی بغض آزادیشان را فریاد می زدند و گاهگاهی هراسان از به سرنوشت "ندا" ها دچار شدن...........خدایا سرزمینمون رو، کشورمون رو از اینهایی که بویی از انسانیت نبردن پس بگیر
سهشنبه، تیر ۱۶، ۱۳۸۸
پنجشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۸
دعوت به راهپیمایی گسترده ۱۸ تیر در پنج منطقه تهران بزرگ
بسمه الله الرحمن الرّحیم
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
دعوت به راهپیمایی گسترده ۱۸ تیر در پنج منطقه تهران بزرگ
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم - موجیم که آسودگی ما عدم ماست
ملّت ایران همیشه حماسه ساز بوده است. انقلاب عظیم ضد استبدادی مردم ایران، دفاع از خودگذشته در برابر تجاوز، و تلاشهای بی وقفه سالهای اخیر مردم نجیب ایران برای حذف استبداد همواره زبانزد جهانیان بوده است. متاسفانه امروز اهداف اساسی انقلابی که با خون پدران و خواهران ما به دست آمده است در معرض نابودی است. آینده آزادی، استقلال، اسلامیّت، و جمهوریّت ایران عزیز در معرض تهدید گروههای شبه نظامی و انحصار طلب قرار گرفته است که با عملکردی مشابه حزب بعث عراق، کشور ما را در معرض شکاف اجتماعی، ویرانگی داخلی و تهدیدهای خارجی قرار داده است
در این راستا و در اعتراض به ریخته شدن مکرر خون هم وطنانمان، تبعیض، سرکوب، انحصارطلبی، بی عدالتی، و عبور از اصول مسلم قانون اساسی -- از جمله آزاد بودن حق راهپیمایی های مسالمت آمیز -- از شما مردم آزاده، انقلابی و مومن ایران دعوت میشود که با حضور خود در راهپیمایی های گسترده پنج شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۸ در پنج منطقه تهران بین ساعت ۴ و ۶ بعد از ظهر، بار دیگر اراده وارثان انقلاب اسلامی ایران را در پاسداری از ارزشهای اصیل انقلاب و حذف استبداد و تبعیض به صاحبان قدرت و جهانیان اعلام کنید
برای راحتی حال هم وطنان پنج مسیر مختلف برای پنج منطقه اصلی تهران طراحی شده است. لطفا از مسیرهای زیر هرکدام را که دسترسی به آن برای شما آسان تر است انتخاب کنید
مسیر مرکزی - میدان فردسی - خیابان حافظ - در نزدیکی سفارت روسیّه - مرکز تجمع: میدان فردوسی – محدوده راهپیمایی: میدان فردوسی – خیابان حافظ – چهار راه ولی عصر
مسیر شماره ۱ – خیابان ستارخان مرکز تجمع: میدان صادقیّه - محدوده راهپیمایی:حد فاصل بزرگراه آیت الله کاشانی – میدان صادقیّه- میدان توحید
مسیر شماره ۲ – خیابان مولوی مرکز تجمع: میدان رازی – محدوده راهپیمایی: حد فاصل هلال احمر – میدان رازی – میدان مولوی
مسیر شماره ۳- خیابان رسالت مرکز تجمع: حد فاصل مسجد الرسول و دردشت – محدوده راهپیمایی: حدفاصل استاد حسن بنا – خیابان هنگام – ایستگاه مترو دردشت
مسیر شماره ۴- خیابان میرداماد مرکز تجمع: پل میرداماد – تقاطع مدرس و میرداماد – محدوده راهپیمایی: حد فاصل خیابان ولی عصر – جردن – میدان مادر – خ شریعتی
نقشه مسیرهای راهپیمایی را می توانید در این آدرس روی اینترنت ببینید
http://tinyurl.com/sabziran اینترنت پرسرعت -- http://tinyurl.com/naghshe18tir اینترنت کم سرعت
این راهپیمایی فقط با پیام مستقیم تلویزیونی میرحسین موسوی لغو میشود و به هیچ پیام لغو دیگری توجّه نخواهد شد
*********