مدتی است که بهمن عظیمی در ایران و خاورمیانه تعدادی از دیکتاتورها را فراری و تعدادی را به لرزه درآورده است. در میهن ما این بهمن عظیم شمهای از خشم مردم در زنجیر ایران بود که در شهرهای میهنمان نئشگی را از کله سید علی ربود و پاسخی بود به 32 سال دیکتاتوری رژیم منحوس آخوندی، رژیمی که جز کشتار و دربدری و سیاهروزی برای مردم و ویرانی برای کشورمان چیزی به همراه نداشته است
رژیم با خیال واهی و خام خود فکر میکرد با دستگیری و با اعدام زندانیان سیاسی میتواند قیام و جنبش مقاومت مردم ایران را خاموش، و موجودیت پلید خود را اثبات کند. امٌا حضور مردم در خیابانها چون صاعقهای هول انگیز بود که غرش رعد و تابش برق آن سید علی را بعد از بن علی و مبارک بشدت نگران ساخت
این بار هم رژیم برای راهپیمایی مجوز صادر نکرد. ولی این بار برخلاف 22 خرداد موسوی و کروبی، راهپیمایی را لغو نکردند ولی خاتمی شیاد در جلسه جمعه شب خود با تعدادی از چهره های به ظاهر اصلاحطلب ضمن انتقاد از فراخوان موسوی و کروبی برای تجمع ۲۵ بهمن، این تاکتیک را منجر به اضمحلال بیشتر اصلاح طلبان دانسته و گفته بود: اگر نظام مجوز برگزاری تجمع را ندهد - که نمیدهد -، طرفداران ما نمیآیند و فقط عدهای تندرو و اغتشاشگر به صحنه میآیند که هزینه اش به پای ما نوشته میشود و نظام هم حلقه فشار را برای ما تنگتر می کند.
هر چقدر جنبش عمق پیدا میکند، خرمردرندهای اصلاح طلب قلابی یکی پس از دیگری پالایش میشوند و از مردم فاصله میگیرند و به زیر قبای آخوندهای حراملقمه پناه میگیرند. آنچه که امروز در تحولات صحنه سیاسی ایران به چشم میخورد این است که دیگر کسی نمیتواند آتشی را که بنیاد رژیم آخوندی را بر خواهد افکند، خاموش کند و این یک جنگ واقعی است که در عرصههای مختلف تا سرنگونی رژیم ادامه دارد
0 نظرات:
ارسال یک نظر