بالاخره جامعه جهانی در مورد تحریم نفتی ایران به اجماع رسید و نمایندگان اتحادیه اروپا هم با این تصمیم موافقت کردند حکومت ایران هم بلافاصله واکنش نشان داد و گرد و خاک راه انداخت و از همین سر و صدای بیخودی معلوم میشود که هم میترسد و هم میترساند! آقایان تو این 32 سال بخوبی یاد گرفتهاند که چهجوری تو دنیای امروزی با تهدید و ارعاب و گروگانگیری به راحتی در دل بسیاری از کشورها ترس ایجاد کنند و کارشان را راه بیاندازند امٌا در مورد سلاح اتمی قضیه کمی فرق میکند و همان آهنگ کهنه نیست و هر کسی نمی تواند با هر قد و قواره و هیکل و پیکری که دارد جهانی را تهدید کند و بند دل مردم دنیا را با این کار بلرزاند .
آمدند و گفتند تحریم نفتی نمیتواند خللی به ایران وارد کند و این اقدام اتحادیه اروپا را شتابزده ، غیر منطقی و بی اثر خواندند و گفتند با توجه به بحران اقتصادی حاکم بر غرب، این تصمیم درواقع تحریم کنندگان را هدف قرار میدهد! و عدهای روشنفکر و مبارز اینترنتی هم طبق معمول نگران دود تحریم ها و چشمان بیگناه مردم شدند همانهایی که ترجیح میدهند این منبع درآمد ملی توسط حاکمان بلیعده شود و باد گلویش را هم به شکرانه، طرف مردم در کنند، ولی مبادا ایران را تحریم نفتی بکنند! نمیدانم چرا به جای جلوگیری از تحریمها، جلوی تهدیدهای حکومت را نمی گیرند !!
امٌا مشگل این جاست که جامعه جهانی و آژانس بینالمللی اتمی، تفسیر ظاهراً منصفانه آخوندهای ولایت و یک ورم ادعای استفاده صلح آمیز هستهای که احمدینژاد به کولش بسته را ابداً قبول ندارد! بسیار ساده لوحانه است اگر فکر کنیم آخوندها فقط به خاطر استفاده صلح آمیز هستهای کشور را به این روز سیاه انداختهاند و در واقع با غنی سازی اورانیوم این ها به فکر رفاء و آسودگی و امنیت مردم هستند!
ما ماورای این چرندهای احمقانه دست هفتم، تو این 32 سال فقط جنگ و سرکوب جرم و جنایت و شکنجه و اعدام و کهریزک و گشت ارشاد دیدیم. قتل های زنجیره ای و سرکوب دانشجویان و سنگسار و قصاص و کشتار معترضین خیابانی را شاهد بودیم و آنچه دیدیم اعتیاد بود و هتک و تجاوز و زنای محسنه و قطع دست و پا، و جز دوشیده شدن، رنج کشیدن و محرومیت از بدیهیترین خواسته و توقعات و شرایط زندگی یک انسان ، از این میهن نصیبی نبردیم و زنده زنده شاهد مراسم تدفین مردم خود بودیم
امٌا دیگر عرصه مانور هیئت حاکمه ایران با تحریم نفتی تنگتر از پیش خواهد شد حکومت ایران با مذاکرات پی در پی نتوانست جامعه جهانی را متقاعد کند آمد و مست کرد و با بلندترین « نفس کش» عربده بستن تنگه هرمز را سر داد امٌا با یک نامه هوشیار باش همچو باد فسی خوابید جوری که ناوگان های آمریکایی تلان و سلان از کنار تنگه گذشتد و از آنجا که سر آقایان زیر بود ناوگانها را ندیده گرفتند
مخلص الکلام اینکه رژیم هم میداند با تحریم نفتی و قطع منبع در آمد ممکن است نفسهایش به شمارش بیافتد. در انقلاب ضد سلطنتی 1357 هم وقتی کارگران شریف شرکت مٌلی نفت ایران اعتصاب کردند نفس حکومت شاه به شمارش افتاد هشاد درصد در آمد ارزی کشور از فروش نفت است چقدر از این در آمد سرانه حاصل از فروش نفت بر سر سفرههای مردم آمد؟ رژیم نگران دادن خرجی چماقدارن بسیجی و تروریستهای قدس و سپاه پاسداران و خرجی حزب الله و حمس و شیطنتهای متفرقه در عراق و لبنان و افغانستان است
در طرف دیگر قضیه اگر جنگی صورت بگیرد حکومت تا چه حد با توده ها در ارتباط است و آیا هنوز آرمان مشترکی بین تودهها و حاکمان وجود دارد ؟ مرد ایرانی در جبهه نبرد با جامعه جهانی برای چه بمیرد ؟ میهنی که هرگز برای ایرانی مفهومی جز محدودهای برای رنج کشیدن و تلاش به خاطر زیستن نه، به خاطر نمردن نداشته است؟ چنین جاه طلبی اتمی رژیم ارزش دفاع دارد؟ چنین جاه طلبی ارزش مردن دارد؟ ایرانی برای چه و برای که در نبرد با جامعه جهانی بمیرد؟ این بار موجودیت نظام کنونی شکست را با تیزترین لبه آن احساس خواهد کرد
آمدند و گفتند تحریم نفتی نمیتواند خللی به ایران وارد کند و این اقدام اتحادیه اروپا را شتابزده ، غیر منطقی و بی اثر خواندند و گفتند با توجه به بحران اقتصادی حاکم بر غرب، این تصمیم درواقع تحریم کنندگان را هدف قرار میدهد! و عدهای روشنفکر و مبارز اینترنتی هم طبق معمول نگران دود تحریم ها و چشمان بیگناه مردم شدند همانهایی که ترجیح میدهند این منبع درآمد ملی توسط حاکمان بلیعده شود و باد گلویش را هم به شکرانه، طرف مردم در کنند، ولی مبادا ایران را تحریم نفتی بکنند! نمیدانم چرا به جای جلوگیری از تحریمها، جلوی تهدیدهای حکومت را نمی گیرند !!
امٌا مشگل این جاست که جامعه جهانی و آژانس بینالمللی اتمی، تفسیر ظاهراً منصفانه آخوندهای ولایت و یک ورم ادعای استفاده صلح آمیز هستهای که احمدینژاد به کولش بسته را ابداً قبول ندارد! بسیار ساده لوحانه است اگر فکر کنیم آخوندها فقط به خاطر استفاده صلح آمیز هستهای کشور را به این روز سیاه انداختهاند و در واقع با غنی سازی اورانیوم این ها به فکر رفاء و آسودگی و امنیت مردم هستند!
ما ماورای این چرندهای احمقانه دست هفتم، تو این 32 سال فقط جنگ و سرکوب جرم و جنایت و شکنجه و اعدام و کهریزک و گشت ارشاد دیدیم. قتل های زنجیره ای و سرکوب دانشجویان و سنگسار و قصاص و کشتار معترضین خیابانی را شاهد بودیم و آنچه دیدیم اعتیاد بود و هتک و تجاوز و زنای محسنه و قطع دست و پا، و جز دوشیده شدن، رنج کشیدن و محرومیت از بدیهیترین خواسته و توقعات و شرایط زندگی یک انسان ، از این میهن نصیبی نبردیم و زنده زنده شاهد مراسم تدفین مردم خود بودیم
امٌا دیگر عرصه مانور هیئت حاکمه ایران با تحریم نفتی تنگتر از پیش خواهد شد حکومت ایران با مذاکرات پی در پی نتوانست جامعه جهانی را متقاعد کند آمد و مست کرد و با بلندترین « نفس کش» عربده بستن تنگه هرمز را سر داد امٌا با یک نامه هوشیار باش همچو باد فسی خوابید جوری که ناوگان های آمریکایی تلان و سلان از کنار تنگه گذشتد و از آنجا که سر آقایان زیر بود ناوگانها را ندیده گرفتند
مخلص الکلام اینکه رژیم هم میداند با تحریم نفتی و قطع منبع در آمد ممکن است نفسهایش به شمارش بیافتد. در انقلاب ضد سلطنتی 1357 هم وقتی کارگران شریف شرکت مٌلی نفت ایران اعتصاب کردند نفس حکومت شاه به شمارش افتاد هشاد درصد در آمد ارزی کشور از فروش نفت است چقدر از این در آمد سرانه حاصل از فروش نفت بر سر سفرههای مردم آمد؟ رژیم نگران دادن خرجی چماقدارن بسیجی و تروریستهای قدس و سپاه پاسداران و خرجی حزب الله و حمس و شیطنتهای متفرقه در عراق و لبنان و افغانستان است
در طرف دیگر قضیه اگر جنگی صورت بگیرد حکومت تا چه حد با توده ها در ارتباط است و آیا هنوز آرمان مشترکی بین تودهها و حاکمان وجود دارد ؟ مرد ایرانی در جبهه نبرد با جامعه جهانی برای چه بمیرد ؟ میهنی که هرگز برای ایرانی مفهومی جز محدودهای برای رنج کشیدن و تلاش به خاطر زیستن نه، به خاطر نمردن نداشته است؟ چنین جاه طلبی اتمی رژیم ارزش دفاع دارد؟ چنین جاه طلبی ارزش مردن دارد؟ ایرانی برای چه و برای که در نبرد با جامعه جهانی بمیرد؟ این بار موجودیت نظام کنونی شکست را با تیزترین لبه آن احساس خواهد کرد
0 نظرات:
ارسال یک نظر