چندی پیش فستیوال فانو به مناسبت سیامین سالگرد در گذشت پیرپائولو پازولینی چندین فیلم کوتاه و بلند باارزش بهروی اکران آورد كه با استقبال مردم روبهرو شد. برای دیدن فیلم کوتاه (35 دقیقه) «ریکوٌتا» اثر پازولینی، اين شاعر و فيلمساز عصيانگر رفتم. قبل از نمایش ماریو روندورو عکاس فیلم و دوست پازولینی از خاطرات و شخصیت و مسیر فکری و عقاید نظری این هنرمند از دست رفته سخن گفت.پیرپائولو پازولینی نویسنده، شاعر، کارگردان سینما، نویسنده فیلم و تئاتر، روزنامهنگار، نقاش، بازیگر سینما و شخصیت سیاسی و جنجالی و معترض قابل توجه روشنفکری نسل جدید ایتالیا بعد از جنگ جهانی دوم بود.
او پنجم مارس 1922 در شهر بلونیا چشم بر جهان گشود. پدرش کارلو آلبرتو پازولینی افسر ارتش فاشیستی و از طبقة مرفه جامعه و مادرش سوزانا کولوسٌی معلم دبستان و از خانوادة دهقانی شمال ایتالیا بود. دوران جوانی را دراستان فریولی ایتالیا سپری و در17 سالگی در دانشگاه بلونیا در رشتة ادبیات ثبتنام میکند.
در 19 سالگی به تحریر و چاپ نوشتههاي خود میپردازد. با انتشار اولین تجربة داستاننویسیاش به نام «بچههای زندگی» وارد محافل فرهنگی میشود. در این اثر او نویسندهيی ناپخته ولی حساس به مسائل و پدیدههای اجتماعی و سیاسی است . زندگی دراماتیک بچههای ولگرد حومة شهرهای بزرگ و تبعیض و بیعدالتی اجتمایی و روزمرگی آنان در این کتاب قابل تعمق و تأمل میباشد.پازولینی به اصالت و ریشههای فرهنگی پایبند بود و میگفت زبان محلی وسیلهيی است که متولیان کلیسا برای اعمال هژمونی فرهنگی بر تودهها استفاده میکنند. او تلاش میکند تا در بازیابی ریشههای فرهنگی و عمق جامعه این نگرش را به محافل چپ انتقال دهد. پازوليني شیفتة زبان محلی بود و بسیاری از اشعار او به زبان بومی است .
پازوليني در سال 1943 در لیورنو به خدمت سربازی فراخوانده میشود. با شروع جنگ جهانی شرایط دشواری برای او بهوجود ميآيد. در 8 سپتامبر از تسلیم سلاح به آلمانیهای اشغالگر سرپیچی میکند و متواری میشود. بعد از مدتی به کاسارسا باز میگردد. در سال 1945 برادر او گوئیدو پازولینی که به همراه پارتیزانان جنبش مقاومت مسلحانه علیه فاشیسم نبرد میکرد در یک درگیری مسلحانه کشته میشود. تلخي ماجرا در اين بود كه او نه بهدست فاشیستهای موسولینی كه بهدست کمونیستهای هوادار تیتو كشته ميشود که بعدها در یوگسلاوی قدرت را بهدست میگیرند.پازولینی درسال 1945 فارغالتحصیل میشود و1947 عضو حزب کمونیست ایتالیا میشود. دو سال بعد او را از حزب اخراج میکنند.«اکاتونه» اولین فیلم ساخته شده او از حومة رم بدون صحنهپردازی و نورپردازی مصنوعی و بدون بهکارگیری هنرمندان حرفهيی و با استفاده از ابتداییترین دوربینهای فیلمبرداری ساخته میشود.
در فیلم «انجیل به روایت ماتئو» پازولینی شهرهای جنوب ایتالیا (ماترا و اسپرومونت) و محلههای فقیرنشین و سنتی را برای عینیت بخشیدن و درک انجیل بهکار میگیرد این اثر هنری مورد تشویق اکثر منتقدان سینمایی قرار میگيرد و حتی برای محافل رسمی کلیساي کاتولیک یک اثر ستودنی به حساب ميآيد. سینمای پازولینی بدون رمز و اصول خاص و جویای تمام راههای ممکن برای رسیدن به واقعیت است. یعنی بیان مکتوب واقعیت که عدة قلیلی مثل او توانستند بفهمند و بیان کنند. او نئورالیسم دیگری آفرید و در بهکارگیری مستمر و عمیق ابعاد روزمرگی و تجلی آن در نمایش هنری از ظرفیت و توانمندی خاصی برخوردار بود.تاثیر نقاشان بزرگ را در آثار پازولینی بهخوبی میتوان دید. خود او یکی از نقاشان سینمای ایتالیا بود. برای او نقش صوری و ساده اهمیتی نداشت، بلکه نقش تصویر در مجموعهيی از رؤیت و احساس شرایط خلاصه میشود و بیانگری روشن و شفاف و تاثیرگذار و در نتیجه قابلدرک و فهم برای مخاطبان میباشد . در واقع کار نقاشان قدیم بهرؤیتکشیدن حال بوده و نشاندادن واقعیت، این ویژگیها را در فیلم «ریکوٌتا و ماما روما» میتوان مشاهده کرد. عصر توسعه و رشد ایتالیا و دگرگونی ارزشها و نگرشها در جامعة مصرفی عاملی بود که او همواره در نوشتهها و مقالات خود در اواسط سالهای 1970 مورد بحث و انتقاد قرار میداد. مواضع رادیکال او تنش و حساسیتهای زیادی بهوجود آورده بود .
اکثر آثار او زیر تیغ سانسور میرفت و برای بیشتر نوشتهها و فیلمهایش به دادستانی احضار میشد. پازولینی پدیدة مصرف را زايیدة احتیاج کاذب در جامعه در حال تحول میبیند و معتقد است ترویج آن در جامعه عاملی است که فرهنگ و ارزشهای برگرفته از قرنها را پایمال میکند و انسانها را مسخ شده میسازد و اصالت مصرف را جایگزین اصالت انسان میکند. « منظومة خاکستر گرامشی » یکی از آثار پر ارزش ادبی این هنرمند است. از جمله فیلمها و آثار مهم دیگر او «تئورما» ست كه در سال 1968 ساخته شده و در آن به مسألة خانواده و روابط خانوادگی پرداخته است. در آخرین فیلمهای او بیان و تصویر ادبی بهکار گرفته شده است. از جمله آثار ديگر او «دکامرون 1970 بوکاچو» «سالو و 110 روز سودوما» است كه به خاطر صحنههاي عريان به اصطلاح غيراخلاقيشان مورد اعتراض و انتقاد قرار گرفت.
عاقبت پازولینی بهشکل فجیعی با ضربات متعدد چوب در ساحل اوستیا به قتل میرسد. پیکر نیمهجانش را چندین بار زیر چرخهای ماشین خود او قرار داده بودند. قاتل، پینو پلوزی، یکی از همان ولگردهای رمانهاي پازولینی دستگير ميشود. به این قتل اعتراف میکند وبه زندان میافتد. او بعد از 30 سال در ماه مه 2005 در یک مصاحبة تلویزیونی اعتراف میکند که او عامل قتل نبوده و قاتلین پازولینی 3 نفر ديگر بوده اند. ولی از آنان نامی نمیبرد و هنوز این قتل در هالهيی از ابهام قرار دارد. دادستانی رم هم اکنون پرونده این قتل را بازگشایی کرده است. پازولینی دشمنان زیادی در عرصة سیاسی و فردی داشت چون عصیانگری عليه بیتفاوتی افکار عمومی بود، او را کمونیست بدون حزب و کاتولیک بدون کلیسا می شناختند
0 نظرات:
ارسال یک نظر