بعد از ناتوانی واشنگتن در کنترل عراق و نبودن راهکار منطقی برای خروج پسندیده از بحران عراق ؛ رئیس جمهور امریکا جورج بوش از استراتژی جدید امریکا برای مردم سخن گفت و با افزایش نیروی نظامی تا پنج تیپ ، حدود 21 هزار سرباز تازه نفس برای برقراری ثبات راهی عراق کرد . ولی این اقدام هم اساساً نمیتواند کار ساز باشد و هیچ گزینه دیگری در مورد عراق حداقل تا چند ماه آینده به نظر نمی رسد . ولی جوج بوش به دنبال سناریویی است که بتواند نه تنها باسن چهار سیاستمدار برجسته نزدیک به خود را نجات دهد بلکه راهکاری که بتواند با آن بعنوان برگ برنده در انتخابات ریاست جمهوری بازی کند. و نیازی به امتیاز دادن به رقیب ، یعنی حزب دموکرات نباشد و همه کارتهای خود را برای چرخاندن وضعیت بغرنج و خروج از بحران فعلی بکار خواهد گرفت تا ظفرمند بتواند پشتیبانی مردم امریکا را تا فوریه 2009 که برگذاری انتخابات ریاست جمهوری است به همراه داشته باشد .
نتیجه انتخابات میاندورهای کنگره امریکا و استعفای رامسفلد وزیر دفاع و همین طور جان بولتون سفیر امریکا در سازمان ملل متحد نشانگر شکست سیاست بوش تلقی میشد و خود بوش دربیان استراتژی جدید به آن اعتراف میکند . و با شکت سیاست جنگطلبانه بوش دموکراتها امید زیادی برای بدست آوردن اهرم قدرت در کاخ سفید را دارند .
ولی در خانه جمهوریخواهان تنها راه برای هموار کردن جاده برای کاندیداتوری « جولیانی مکئین » و یا کاندید دیگر ، خروج پسندیده و قابل قبول از بحران عراق است .
و ظاهراً تا پایان سال آینده هیچ چشم انداز منطقی برای تغییر شرایط در عراق به چشم نمیخورد اگرچه 21 هزار نیروی جدید وارد کار زار مرگ ومیر شدهاند و هر سال عراق بیش از هزار سرباز امریکایی رادر تابوتهای پوشیده در پرچم راهی ایالات متحده امریکا میکند . و سالی حدود هزار میلیارد دلار برای این جنگ هزینه میکند و دهها هزار معلول جنگی و زخمی به جا میگذارد . این معلولین جنگی نقش حائز اهمیت در افکار عمومی امریکا دارد چون به وضوح مردم هر روز در مقابل چشمانشان میبینند و همیشه مدیا و رسانههای دولتی در صدد پوشاندن این جنبه اسفناک جنگ هستتند چون معتقداند انگیزه و روحیه جامعه ، در حال جنگ را پایین میآورد . و همین معضل معلولین بود که در جنگ ویتنام کاتالیزوری شد برای فرو ریختن ( جبهه داخلی ) و بروز مخالفتهای مردم با سیاست جنگ طلبی امریکا .
با اعدام صدام حسین نیروهای شیعه در مقابل سنیها تقویت یافتن و امریکا بخوبی میداند تقویت شیعیان دست آخوندها را در دخالت امور عراق باز تر میکند و درست مثل تیغ دو سر عمل میکند و همین الان هم عملاً دولت ایران در عراق حکومت میکند . و یک راه حل اساسی و منطقی موجود نیست !!
جنون سرمایه داران صنایع تسلیحاتی و جنون نفتی بوش و دستیابی به منابع طبیعی کشورهای دیگر را در معادله نیاز جدید اقتصادی و نجات دلار در بازار تجارت جهانی و ایستادن در برابررشد اقتصادی چین و سایرقدرتهای تجاری باید ارزیابی کرد و در واقع رئیس جمهور امریکا به علت سرطان عراق توان اداره تجارت جهانی را به تدریج از دست میدهد . و برعکس رشد و شکوفایی اقتصادی در اولویت برنامههای سیاست دموکراتها قرار دارد . پس بوش چه کند تا در برابر دموکراتها کیش و مات نشود ؟
اعزام ناوگانهای جنگی به منطقه خلیج فارس و استقرار آنها در این منطقه هیچ ارتباطی با بحران عراق ندارد و همینطور استقرار آتشبارهای ضد هوایی در عراق و برخی کشورهای مجاور ، احتمال حمله نظامی به ایران را روزبروز قوٌت میدهد .
در یک برسی ساده به نظر میرسد حمله به کشور ایران از طرف امریکا حماقتی بیش نباشد !! با در نظر گرفتن ناکامیهای سیاسی نظامی در عراق و با توجه به اینکه بوش در جبهه داخلی ( امریکا ) در شروع جنگ از حمایت بالایی برخوردار بود ولی امروز پشتیبانان بوش از 50% به 30% کاهش یافته است و جبهه داخلی برای سیاستمداران ستون اصلی جنگ بشمار میرود و نباید فراموش کنیم که مهمترین عامل شکست امریکا در ویتنام در جبهه داخلی و در خود امریکا بود نه در مزارع برنج در هند وچین.
قبل از اینکه کنگره امریکا بتواند قانون بلوکه کردن هزینه جنگ را به تصویب برساند چون دموکراتها در تلاش هستند تا بتوانند خشتهای دیوار استراتژی بوش را فرو ریزند و با ایران به مذاکره بنشینند .
ولی بوش میگوید من هنوز رئیس جمهور هستم و میخواهم تمام کارتهایم را بازی کنم و در مورد ایران احتمالاً میخواهد کنگره را در برابر عمل انجام شده قرار دهد و به زیان عامیانه پیش دستی کند .و با بحران سازی و حمله به ایران از بحران بیرون آید . بوش همانند سگی است که در گوشهای با طناب بسته شده است و این نوع سگها خطرناک هستند چون به خاطر ترس گاز میگیرند و حمله میکنند
پس بوش باید هر جور شده دموکراتها را سرجایشان بنشاند و نظر رأی دهندگان را به طرف خود معطوف کند .
حمله به سوریه با در نظر گرفتن مقاومت نیروی حزب اله و پایگاه آنها ، برای امریکا نمیتواند مقرون به صرفه باشد ولی ایران که هست !!
در قطعنامه شورای امنیت آمده است که نباید برعلیه ایران به اعمال زور و خشونت متوسّل شد ولی امریکا میتواند براحتی صحنه را عوض کند یعنی کاری کند که ایران حمله کند و بازداشت 5 مامور سرکرده سپاه قدس هم در همین تاکتیک میتوان ارزیابی کرد و احتمالاً شاهد تحریکات دیگر در منطقه خواهیم بود .
فرض کنیم از ناوگانهای هواپیمابر امریکایی جنگندهای در یک مانور در حدّ و حریم هوایی ایران پرواز کند . کجاست این حّد و مرز هوایی در آسمان ؟ همین چند ماه پیش وقتی جنگ خانمانسوز لبنان آغاز شد اسرائیلیها میگفتند حزباله به سربازان بازرسی در خاک اسرائیل حمّله کردهاند . و حزباله میگفت اوّل اسرائیل به خاک لبنان حمله کرد و اختلاف فقط سر چند متر بود و سر همین چند متر لبنان چندین شبانه روز زیر آتشبار هواپیماها و موشکهای اسرائیلی قرار گرفت و لبنان را به خاک و خون کشیدند و همین طور چندین شبانه روز حیفا در شمال اسرائیل زیر موشکهای ایرانی حزباله قرار داشت . و این حّد مرز در آسمان چند متّر نیست بل هزاران متر بشمار میرود و جنگندهها با سرعتی حدود 1000 کیلو متّر در ساعت حرکت میکنند و میشود گفت حدود 270 متر در ثانیّه ، و در عرض چند ثانیّه میتوانند از حّد حریم مرزی ایران بگذرند و بازگردند .
میتواند یک حادثه هوایی و شلیک یک موشک آغازگر یک جنگ و حمّله نظامی شود مهّم نیست کی اوّل شلیک کرده مهّم این است که دیگر کار از کار گذشته است و میتواند شروع حمّله هوایی امریکا باشد . نقاط و مکانهای استرانژیک حکومت ایران را در هم میکوبد تا ظاهراً به ایران درسی دهد تا دیگر به حریم هوایی بینالمللی شلیک نکند !!
و حتماً ضد هوایی و جنگندههای ایران پاسخ خواهند داد تا از حریم مرزی خود دفاع کنند . و احتمالاّ ایران در دراز مدتّ توان رویارویی با نیروی هوایی امریکا را نخواهد داشت . ولی ایران توان مقابله با ناوگانهای امریکایی مستقر در خلیج فارس را دارد و موشکهای ضد ناو روسی را بکار میگیرند و میتوانند ناوگان امریکایی را به قعر آب بفرستد و این خواسته جورج دبلیو بوش است . و بهترین هدیه 2007 برای رئیس جمهور امریکا خواهد بود کارشناسان نظامی معتقد هستند این ناوگانها را مانند کادویی در سینی نقرهای آماده کردهاند و به لحاظ نظامی لزومی برای استقرار آنها در خلیج فارس نبوده است .
تصاویر تفنگداران دریایی امریکا با جلیقههای نجات و تلاش بری نجات جان بازماندگان ناوگان میتواند مردم امریکا را تحت تأثیر قرار دهد و حس ناسیونالیستی میتواند حمایت مردم امریکا را برای پشتیبانی از بمباران سایتهای هستهای ایران و مراکز نظامی و راههای ارتباطی و کارخانهها و... راه را برای جورج بوش هموار کند .
و امّا دموکراتها چه میخواهند بگویند ؟ و احتمالاً بایدسکوت کنند و باید در برابر وضعیت پیش آمده قورباغه را قورت دهند و برگههای رأی شهروندان امریکایی دوباره در صندوق جمهوریخواهان خواهد رفت و هر نوع پیشنهاد و مذاکره فوراً با بر چسب همکاری با دشمن و دشمن امریکا تلقی خواهد شد و بقیه امور کار را رسانههای گروهی انجام میدهند و همه را سرجایشان مینشانند .
و اگر این سنازیو عمّلی گردد جورج بوش برای سومین باز بعد از روزولت 1936 -1940 -1044 به مقام ریاست جمهوری برگزیده خواهد شد . آیا بوش در فکر چنین سناریوی نیست ؟؟؟
0 نظرات:
ارسال یک نظر