امشب هم بادبانم مرثیه خوان این ویرانی است حکومتی که خود را منادی عدالت و صلح و دوستی میداند و نام دولت خود را دولت مهرورزی نهاده است دوباره حکم سنگسار را به اجر گذاشت .
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا – آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
سنگ سار در تاکستانهیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا – آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
در میان شوره زار آفت خورده و ویران
مرگ خیمه بسته بر تن من
کمر در خاک دارم
زیر تازیانههای بیرحم سنگ
زره زره میشکنم
حال که اندوه بودنم
به قلب سنگی کوچکتان سنگینی میکند
دلم را نشانه بگیر
راحتم کن
من شراب مرگ نوشیدم
تا تاکهای روئیده از دل خاک گور من
در نسیم گورستان
وعده شراب هفت ساله
به گونههای عاشقان بدهد
گرد لاشه به خون ماسیدهام
فوج کر کسها همچنان پرواز میکنند
دستان میر غضب همچنان تشنه !!
تشنه خون !!
ح مقدم ( بادبان ) .
0 نظرات:
ارسال یک نظر