زیر سینه سربی ابرهایِ هجده تیر ماه
بادبان کوچک من
بروی آبهای آشفته پهلو گرفته
و میلاد ماه همانند
درخشش الماسی
در وسعت دریا میلرزد
وچون جرقه ای بارور
در انعکاس آینه آب میچکد
ای ابرهای پر بار ببارید
بر جوانه های خزان دیده
ای بادهای پر امید
بکوبید بر یالِ بادبان من
تا پیش روم بسوی
دروازهِ دریایِ آرزوها
تا صدای دریانوردان شیردل را
دوباره بشنوم
تا صدایم را با چلچلهها
دوباره هم ساز کنم
تا بالهای گشوده ِ مرغان دریائی را
دوباره ببینم
که از پرواز هراسی ندارند
سوسوی فانوس ستارگان
در انتظار دستهای برهنه
ولی توانای ما میسوزد
دیگر اشگ نخواهم ریخت
فقط سرود می خوانم
ح . مقدم
0 نظرات:
ارسال یک نظر