از برگ تقویم روی میز
سرک میکشد هنوز
در قدمگاه تو
چکمه پوشان
با کلاهخود و سپر
میایستند
میان
تیرها و تیغها تبرها
دردهایت را داد میزنی
دختر شال سرخابی
آزادی
غزلی ست
که با لبان تو
خود را میسراید
گویی رویایی
زیر شال سرخابی تو
لانه کرده است
ح مقدم (بادبان)
0 نظرات:
ارسال یک نظر