در شب یلدا
به گذر نور از سیاهی
به شادیانه سلام
به گونههای سرخ کودکان
به نگاه مهر سلام
انار دلِ ِ ترک خورده
و دردهای خونین
به وسعت یلدای میهن را
آواز میدهم
تا زایش مهر
تا تولد آفتاب
تسلیم اهریمن شب نمیشوم
تا وقتی آتشکده ِ قلبم
به گرمای میهن روشن است
تا وقتی گرسنه نان عشق میهنم
تسلیم اهریمن شب نمیشوم
و اگر روزی آرزوهایم
به خواب روند
و یا نفس نکشند
آنروز
بر بلندای قله ِ کوهی مینشینم
و منتظر غروبی خواهم بود
که مرا با خود ببرد
ح مقدم
0 نظرات:
ارسال یک نظر