برای مشاهده عکس مزار گرامشی در ابعاد بزرگتر بروی عکس کلیک کنید
همه ساله به مناسبت سالگرد شهادت محمد حسین نقدی دوستان و آشنایان و هم رزمان او در شهر رم گردهم میآیند تا یاد و خاطره او را زنده نگاه دارند . فرصتی بود تا عازم رم شوم و در این مراسم شرکت کنم
دکتر محمد رضا روحانی و دکتر سنا برق زاهدی از اعضای شورای ملی مقاومت و وکیل پرونده نقدی حقوقدان آقای سودانی هم حضور داشتند و سخنرانی کردند و بعد از اتمام گردهمایی که در هتل ناسیونال رم برگزار شده بود با چند تن از دوستانم راهی گورستان پیرامیده رم شدم .
در این گورستان افراد سرشناس زیادی آرام گرفتهاند همین طور که قدم میزدم رو سنگ مزار و یادبودها را میخواندم دو سرایدار گورستان شلنگ آب را برای آبیاری جا بجا میکردند هیچ صدایی نبود فقط سکوت آرام بخش و خلوتی عمیق و اسرار آمیز فضای این گورستان صلح و آرامش را در بر گرفته بود وصلیبهای سپید ایستاده و سنگ مرمرهای شماره دار که تاریخ زندگی را به ثبت رسانده بودند . گویی نیرویی نامرثی این همه سکوت و آرامش را نگهبانی میدهد و تندیس سپید چهره نقدی که بر پیشانی سنگ بزرگی مزین شده از فاصله چندمتری نمایان بود بروی خاک مزار او غنچههای شفاف در فکر شکوفایی ریشه زده بودند و گلبرگها به انتظار پروانهها در بیداری رنگها فضا را عطرگون کرده بود و طلایی از پرتوی خورشید به مزار عاشق آزادی رنگ نور میداد .
وقتی از نزدیک با دقتی بهت آلود به به تندیس صورتش خیره میشوم گویی هنوز اینجا در دفتر کارش است و با دوستان و همدردانش که به سراغش آمدند بحث و گفتگو میکند . و به یاد حرفهایش میافتم وقتی که تحلیل سیاسی میکردم و از شرایط سیاسی ایتالیا حرف میزدم با خنده و شوخی بهم میگفت تو مثل اینکه فیلم پلیسی و جنایی زیاد میبینی و همه چیز رو به هم وصل میکنی و قدرت تخیل خوبی داری !! و صدایی که رفته بود را به یاد میآوردم
چند متر پایینتر میروم تا به دیدار مزار آنتونیو گرامشی فیلسوف و تثوریسین برجسته و رهبر و بنیانگزار حزب کمونیست ایتالیا برسم عکسی از خاکستر گرامشی که در مقبره سنگی کوچکی جای دارد میگیرم و وقتی در مونیتور کامپیوترم عکس را مشاهده میکنم میبینم در پشت مزار گرامشی مزار نقدی هم دیده میشود چون در فاصله 5 یا 6 متری هم قرار دارند . اگر مزار این دو قهرمان فاصله کوتاهی باهم دارند ولی خواستههایشان هیچ فاصلهایی با هم نداشت و شهادت و نبردشان برای
عدالت اجتمایی وبرای صلح و حقوق انسانی در یک راستا قرار داشت و هر دو جان بر سر آرمانشان دادند و برای آزادی به خاک این گورستان شهادت دادند. در پیشگاه مزار دو زنده یاد که در دل طوفان استبداد و ستم ، بادبان آزادی برافراشتن ادای احترام میکنم
گرامشی تحت حاکمیت فاشیزم موسولینی به 20 سال و چهار ماه زندان و شکنجه محکوم شده بود و بیماری مزمن او را از پا درآورد
نقدی در 42 سالگی تحت حاکمیت استبداد مذهبی خمینی در تبعید با دو گلوله رذیلانه تروریستهای اعزامی ولایت فقیه به خاک افتاد
از گرامشی آثارفلسفی و آثار نظری که گنجینهای برای نسلها است به جا مانده و نامهها و دفترهای زندان او خواندنی است او بعد از ازدواج و تولد اولین فرزندش به زندان افتاد و هرگز فرزند دومش را ندید در نامهای به دلیو فرزند بزرگش مینویسد
دلیوی عزیزم شنیدهام که به مدرسه میروی قدت به یک متر و هشت سانتی متر رسیده است و هجده کیلو هم وزن داری ...با تمام این خبرها به اضافه خیلی چیزهای دیگر برایم خواهی نوشت . من هم درباره یک گل سرخ که کاشتهام و یک مارمولک که میخواهم تربیتش کنم ، برایت خواهم نوشت .جولیانو را از طرف من ببوس همین طور مادر و تمام افراد خانه را . مادر هم تو را از جانب من خواهد بوسید
پدر تو
ودر پایین نامه مینویسد
فکر کردم شاید تو هنوز نمیدانی مارمولک چیست ؛ مارمولک از خانواده سوسمارها هستند که همیشه کوچک باقی میمانند .
نقدی هم ماهییت مارمولکهای مذهبی ایران را شناخته بود و جهان جنون آمیز سیاست را که فقط اسکناس و بوی نفت را میشناسد و از کنار انسانیت ذبح شده عبور میکند را بخوبی دیده بود و در جهانی که از هر گونه ارزش تهی شده است با تلاشهای بیوقفه توانست مقاومت مردم ایران را به دولتمردان ، شخصیتها ، احزاب ، و سندیکاها و مجامع حقوق بشری ایتالیا معرفی کند و حمایت گستردهای جلب کند . او از عشق به ایران سر به زمین گذاشت .
گرامشی میگفت هیچ نیروی سیاسی نمیتواند فقط با زور حکومت کند .
همانطور که فاشیستهای موسولینی سرنگون شدند امروز سایه سرنگونی بر سینه استبداد مذهبی ولایت فقیه سنگینی میکند
همه ساله به مناسبت سالگرد شهادت محمد حسین نقدی دوستان و آشنایان و هم رزمان او در شهر رم گردهم میآیند تا یاد و خاطره او را زنده نگاه دارند . فرصتی بود تا عازم رم شوم و در این مراسم شرکت کنم
دکتر محمد رضا روحانی و دکتر سنا برق زاهدی از اعضای شورای ملی مقاومت و وکیل پرونده نقدی حقوقدان آقای سودانی هم حضور داشتند و سخنرانی کردند و بعد از اتمام گردهمایی که در هتل ناسیونال رم برگزار شده بود با چند تن از دوستانم راهی گورستان پیرامیده رم شدم .
در این گورستان افراد سرشناس زیادی آرام گرفتهاند همین طور که قدم میزدم رو سنگ مزار و یادبودها را میخواندم دو سرایدار گورستان شلنگ آب را برای آبیاری جا بجا میکردند هیچ صدایی نبود فقط سکوت آرام بخش و خلوتی عمیق و اسرار آمیز فضای این گورستان صلح و آرامش را در بر گرفته بود وصلیبهای سپید ایستاده و سنگ مرمرهای شماره دار که تاریخ زندگی را به ثبت رسانده بودند . گویی نیرویی نامرثی این همه سکوت و آرامش را نگهبانی میدهد و تندیس سپید چهره نقدی که بر پیشانی سنگ بزرگی مزین شده از فاصله چندمتری نمایان بود بروی خاک مزار او غنچههای شفاف در فکر شکوفایی ریشه زده بودند و گلبرگها به انتظار پروانهها در بیداری رنگها فضا را عطرگون کرده بود و طلایی از پرتوی خورشید به مزار عاشق آزادی رنگ نور میداد .
وقتی از نزدیک با دقتی بهت آلود به به تندیس صورتش خیره میشوم گویی هنوز اینجا در دفتر کارش است و با دوستان و همدردانش که به سراغش آمدند بحث و گفتگو میکند . و به یاد حرفهایش میافتم وقتی که تحلیل سیاسی میکردم و از شرایط سیاسی ایتالیا حرف میزدم با خنده و شوخی بهم میگفت تو مثل اینکه فیلم پلیسی و جنایی زیاد میبینی و همه چیز رو به هم وصل میکنی و قدرت تخیل خوبی داری !! و صدایی که رفته بود را به یاد میآوردم
چند متر پایینتر میروم تا به دیدار مزار آنتونیو گرامشی فیلسوف و تثوریسین برجسته و رهبر و بنیانگزار حزب کمونیست ایتالیا برسم عکسی از خاکستر گرامشی که در مقبره سنگی کوچکی جای دارد میگیرم و وقتی در مونیتور کامپیوترم عکس را مشاهده میکنم میبینم در پشت مزار گرامشی مزار نقدی هم دیده میشود چون در فاصله 5 یا 6 متری هم قرار دارند . اگر مزار این دو قهرمان فاصله کوتاهی باهم دارند ولی خواستههایشان هیچ فاصلهایی با هم نداشت و شهادت و نبردشان برای
عدالت اجتمایی وبرای صلح و حقوق انسانی در یک راستا قرار داشت و هر دو جان بر سر آرمانشان دادند و برای آزادی به خاک این گورستان شهادت دادند. در پیشگاه مزار دو زنده یاد که در دل طوفان استبداد و ستم ، بادبان آزادی برافراشتن ادای احترام میکنم
گرامشی تحت حاکمیت فاشیزم موسولینی به 20 سال و چهار ماه زندان و شکنجه محکوم شده بود و بیماری مزمن او را از پا درآورد
نقدی در 42 سالگی تحت حاکمیت استبداد مذهبی خمینی در تبعید با دو گلوله رذیلانه تروریستهای اعزامی ولایت فقیه به خاک افتاد
از گرامشی آثارفلسفی و آثار نظری که گنجینهای برای نسلها است به جا مانده و نامهها و دفترهای زندان او خواندنی است او بعد از ازدواج و تولد اولین فرزندش به زندان افتاد و هرگز فرزند دومش را ندید در نامهای به دلیو فرزند بزرگش مینویسد
دلیوی عزیزم شنیدهام که به مدرسه میروی قدت به یک متر و هشت سانتی متر رسیده است و هجده کیلو هم وزن داری ...با تمام این خبرها به اضافه خیلی چیزهای دیگر برایم خواهی نوشت . من هم درباره یک گل سرخ که کاشتهام و یک مارمولک که میخواهم تربیتش کنم ، برایت خواهم نوشت .جولیانو را از طرف من ببوس همین طور مادر و تمام افراد خانه را . مادر هم تو را از جانب من خواهد بوسید
پدر تو
ودر پایین نامه مینویسد
فکر کردم شاید تو هنوز نمیدانی مارمولک چیست ؛ مارمولک از خانواده سوسمارها هستند که همیشه کوچک باقی میمانند .
نقدی هم ماهییت مارمولکهای مذهبی ایران را شناخته بود و جهان جنون آمیز سیاست را که فقط اسکناس و بوی نفت را میشناسد و از کنار انسانیت ذبح شده عبور میکند را بخوبی دیده بود و در جهانی که از هر گونه ارزش تهی شده است با تلاشهای بیوقفه توانست مقاومت مردم ایران را به دولتمردان ، شخصیتها ، احزاب ، و سندیکاها و مجامع حقوق بشری ایتالیا معرفی کند و حمایت گستردهای جلب کند . او از عشق به ایران سر به زمین گذاشت .
گرامشی میگفت هیچ نیروی سیاسی نمیتواند فقط با زور حکومت کند .
همانطور که فاشیستهای موسولینی سرنگون شدند امروز سایه سرنگونی بر سینه استبداد مذهبی ولایت فقیه سنگینی میکند
0 نظرات:
ارسال یک نظر